تاریخ انتشار : یکشنبه 24 اسفند 1399 - 16:38
کد خبر : 64255

بررسی اعتبار کیفی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران

بررسی اعتبار کیفی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران

ارمان شرق- بررسی ها نشان می دهد که اعتبار انتخاباتی صرفاً مبتنی بر شاخص های کمی نیست و باید به منظور امکان تعیین اعتبار انتخابات، شاخص های کیفی را نیز در نظر گرفت. از طرف دیگر، مهمترین شاخص کیفی در اعتبار سنجی انتخابات، «رأی آگاهانه» است.
«رای آگاهانه» زمانی تجلی می یابد که رای دهندگان دارای آگاهی سیاسی بالا باشند و قدرت و مهارت رای دهی دمکراتیک و آگاهنه را که مبتنی بر وظیفه اجتماعی و شهروندی است، داشته و با اشراف به مواضع و دیدگاه های نامزد یا نامزدها و آشنایی با ساز و کار انتخاباتی، رای بدهند.

بررسی اعتبار کیفی انتخابات در جمهوری اسلامی ایران
هوشمند سفیدی
بررسی ها نشان می دهد که اعتبار انتخاباتی صرفاً مبتنی بر شاخص های کمی نیست و باید به منظور امکان تعیین اعتبار انتخابات، شاخص های کیفی را نیز در نظر گرفت. از طرف دیگر، مهمترین شاخص کیفی در اعتبار سنجی انتخابات، «رأی آگاهانه» است.
«رای آگاهانه» زمانی تجلی می یابد که رای دهندگان دارای آگاهی سیاسی بالا باشند و قدرت و مهارت رای دهی دمکراتیک و آگاهنه را که مبتنی بر وظیفه اجتماعی و شهروندی است، داشته و با اشراف به مواضع و دیدگاه های نامزد یا نامزدها و آشنایی با ساز و کار انتخاباتی، رای بدهند.

همچنین، دادن رای آگاهانه منوط به فرهنگ سیاسی دمکراتیک و مشارکتی است. این زمانی امکان دارد که نیازهای مادی افراد تأمین شده باشد و آنان در پی دستیابی به ارزش های ابراز وجود باشند (نظریه رونالد اینگلهارت) این زمانی است که جامعه سنتی به جامعه صنعتی تبدیل شود.
فرهنگ سیاسی، آگاهی سیاسی و مشارکت سیاسی ، صرفاً متغیرهای اصلی هستند که توسعه یافتگی و نظام سیاسی دموکراتیک، می توانند به ایجاد آن ها کمک کنند به عبارت دیگر در دنیایی که در حال جهانی شدن است، فرهنگ سیاسی محدود یا ده کوره ای نمی توانند انسان ها را به سمت رای دهی آگاهانه سوق دهد.
بنابراین «رأی آگاهانه» محصول یک جامعه توسعه یافته و نظام سیاسی دمکراتیک است و تا زمانی که جامعه مدنی قوی نباشد و نهادهای مدنی مثل احزاب سیاسی آزاد، رسانه های آزاد و آزادیهای سیاسی مثل بیان و اندیشه تحقق نیابند و نظام سیاسی حاکم، سایر شاخص های کیفی را فراهم نیاورد، نمی توان از آن سخن گفت.
جمهوری اسلامی ایران از لحاظ وضعیت توسعه یافتگی در مرحله گذار قرار دارد و هنوز فاصلۀ زیادی با یک جامعه توسعه یافته دارد، لذا بررسی آگاهی سیاسی و فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی، مبین آگاهی سیاسی نامطلوب و ناکافی و فرهنگ سیاسی غیر مشارکتی است که در بهترین وضعیت در حال نوسان بوده و تمایل به وضعیت تبعی ـ مشارکتی دارد؛ یعنی نظام سیاسی تمایل دارد مردم صرفاً در حوزه هایی که خودمی خواهد، مشارکت کنند.
با توجه به ارجحیت شاخص های کمیت و نرخ مشارکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران، نامساعد بودن و هموار نبودن زمینه های رای دهی آگاهانه – علی رغم پیشرفت محسوس پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رشد نهاد علم و تحصیلات – نمی توان از امکان رأی آگاهانه سخن گفت؛ زیرا در حال حاضر آگاهی سیاسی مردم اندک، فرهنگ سیاسی مردم تبعی ـ مشارکتی و مشارکت سیاسی ـ انتخاباتی آنان مبتنی بر تکلیف شرعی، عادت و ملاحظات متعدد و اثربخشی حداقلی است.
بنابراین می توان گفت: آگاهی سیاسی ایرانیان در حد کافی و مطلوب برای رای دهی آگاهانه نیست و پیش نیازهای رای آگاهانه و دمکراتیک در جامعه تحقق نیافته اند و از آنجا که فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی ایران که در وضعیت تبعی ـ مشارکت قرارندارد، مساعد و مناسب برای رای آگاهانه نیست و هنوز جامعه برای تحقق ارزشهای بقاء راه درازی در پیش دارد و لذا، الویت عموم مردم، ارزش های ابراز وجود نیستند. بنابراین، رأی دهی آگاهانه در جمهوری اسلامی ایران با موانع بسیاری مواجه است که مهمترین آن ها، نبود تحزب، احزاب سیاسی آزاد و رسانه های آزاد، جامعه مدنی ضعیف، ساز و کارهایی مستثنی و محدود کننده انتخاباتی و بی توجهی به سایر شاخص های کیفی یک انتخابات معتبر است.
در یک نگاه کلی می توان گفت که انتخابات در جمهوری اسلامی و با توجه به دیدگاه های نظری و نیز دیدگاه های صاحبنظران علوم سیاسی از منظر شاخص کیفی «رأی آگاهانه» معتبر نیست؛ زیرا، آگاهی سیاسی ایرانیان در حد مطلوب و کافی نیست و نمی تواند آنان را در رای دهی آگاهانه یاری رساند. و از طرف دیگر ، فقدان جامعه مدنی قوی و اثرگذار و ضعف نهادهای آگاهی بخش مثل احزاب سیاسی و نظام رسانه ای آزاد و ساز و کار اجتماعی کردن سیاست و عدم تحقق سایر شاخص های کیفی ، از جمله عواملی هستند که این وضعیت را تشدید می کنند.
فرهنگ سیاسی مردم در جمهوری اسلامی ایران علی رغم گذر از “تبعی” به “تبعی ـ مشارکتی” در پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحت تأثیر سایر عوامل موثر، پیوسته در نوسان بوده و حالت تبعی ـ مشارکتی فعلی نمایانگر آن است که نمی تواند به تحقق شاخص کیفی رای آگاهانه کمک کند.
مهمترین متغییر موثر بر وضعیت آگاهی سیاسی و فرهنگ سیاسی که نهایتاً به رأی دهی آگاهانه منجر می شود، گذار به مرحله توسعه یافتگی در همه ابعاد و از جمله بعد سیاسی و دموکراتیک است. بنابراین، رای آگاهانه محصول یک جامعه توسعه یافته است.
بر این اساس و از آنجا که جمهوری اسلامی ایران هم اینک در مرحله گذار به توسعه قرار دارد و تحقق توسعه یافتگی، فرآیندی دراز مدت و پیچیده است، لذا می توان نتیجه گرفت که فعلاً امکان انتخابات بر پایه رای آگاهانه در کشور ممکن نیست، اما با تحقق اجزایی که می تواند کشور را به معیارهای نظام دموکراتیک نزدیک کند، می توان در مسیری گام گذاشت که ما را به سمت رای دهی آگاهانه رهنمون سازد و وزن آرای آگاهانه را بالا ببرد.
پیشنهادها
برای تحقق رأی آگاهانه در جمهوری اسلامی ایران و افزایش اعتبار انتخاباتی، می توان در دو سطح پیشنهادهایی را ارائه داد:
الف)پیشنهادهای کلان:
۱. آسیب شناسی انتخابات در ابعاد رای دهندگان، نظام رای گیری و نظام نامزدی
۲. رفع اشکالات ساختارهای نظام انتخاباتی کشور
۳. توسعه نهادمند جامعه مدنی و از جمله ایجاد احزاب سیاسی برای همه فصول، نه صرفا با کاربرد انتخاباتی و رفع موانع برای احزاب سیاسی منتقد و مخالف
۴. اصلاح نظام انتخاباتی اکثریتی به نظام تلفیقی (تناسبی ـ اکثریتی)
۵. اجرای فراگیر و کامل قانون اساسی
۶. رفع موانع و اصلاح الگوی مشارکت سیاسی در کشور
۷. ایجاد مرکز مستقل پژوهشی به انتخابات و توجه ویژه در قالب یک کارگروه به موضوع آگاهی سیاسی انتخاباتی از منظر تولید محتوا، نشر و اثرگذاری عام
۸. تدوین نقشه جامع فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی با تأکید بر رفع موانع کنونی در فرهنگ سیاسی کشور
۹. پی ریزی برنامه وسیع آموزش مستمر اصول و قواعد زندگی سیاسی بر پایه فرهنگ ملی و نظام ارزشی موجود و پرهیز از ایدئولوژی گرایی (تکیه بر آموزش سیاسی) از طریق نهادهای مدنی و شخصیت های مستقل و فراگیر
۱۰. تقویت جایگاه نخبگی در نظام انتخاباتی کشور
۱۱. توسعه سلامت و شفافیت در کلیه مراحل انتخابات و رقابتی کردن فضای انتخابات؛ لازم به توضیح است که زمانی انتخابات سالم، واقعی و آزاد است که هم نامزدی انتخابات در چارچوب قانون، آزاد است و هم رأی دهنده می تواند به هر یک از نامزدهای انتخابات، آزادانه رأی بدهد. (آذین، ۱۳۹۷ :۱۱۰) رابرت دال براین باور است که سلامت، آزاد بودن و عادلانه بودن انتخابات، در گرو توجه به کارکرد همه عناصر است، نه صرفاً قواعد رسمی انتخابات. (رز، ۱۳۹۰ :۸۶)
ب)پیشنهادهای خرد:
۱. پرهیز از تبلیغات یکسویه در ایام انتخابات و راه اندازی کانالهای اینترنتی افزایش آگاهی رای دهندگان
۲. کاهش محدودیت ها و استثناء ها از جمله محدودیت های نامزدی افراد
۳. ایجاد عدالت در اطلاع رسانی به کلیه افراد و رفع تبعیض و شکاف آگاهی و دانش به ویژه برای تهیدستان آگاهی
۴. امکان وجود ناظران مدنی، ملی و بین المللی
۵. افزایش مدت تبلیغات انتخاباتی
۶. انتخاب ناظران بر آگاهی راهی دهندگان قبل از برگزاری انتخابات و حین برگزاری برای تعیین وضعیت آگاهی آنان و توجه به توسعه اطلاع رسانی لازم براساس ارزیابی ناظران
۷. توسعه سرمایه گذاری برای آموزش سیاسی و مدنی به مردم از سطوح پایین تا بالا و پرهیز از کاربرد روشهای کلیشه ای و کهنه که در وضعیت جدید، مردم آن ها را بر نمی تابند.
۸. تعیین روزی به نام “روز ملی رأی دهی آگاهانه”
۹. حمایت از شکل گیری انجمن های اطلاع رسانی رأی دهندگان
منبع: سفیدی، هوشمند (۱۳۹۸). “آگاهی سیاسی و رأی آگاهانه”، تهران: انتشارات حانون

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.