ایران، ژاپن می‌شد اگر... کشتی ژاپنی حامل نفت تحریمی ایران در دولت دکتر مصدق

اولین بخشنامه‌‌ای که دکتر مصدق در مقام نخست‌‌وزیری به شهربانی کل کشور که مسوول نظارت بر مطبوعات بود، فرستاد این بود که شهربانی کل کشور حق اعتراض به هیچ‌کسی که علیه او در مطبوعات مطلبی نوشته باشد، ندارد. مطبوعات آزادند هرچه خواستند بنویسند و ما شاهد این بودیم که چندین روزنامه مخالف دولت تا آخرین روز دولت مصدق با آزادی و آسانی منتشر می‌‌شدند و هیچ‌‌ کس مانع آنها نبود. او می‌‌خواست درسی از آزادی مطبوعات که یکی از ارکان دموکراسی است، به مردم بدهد و این یادگار آزادی مطبوعات را از خودش به‌‌ جای بگذارد. دکتر مصدق شیلات را ملی کرد و حق ماهیگیری در دریای مازندران را برای ملت ایران و هموطنان ما در شمال کشور به ارمغان آورد که به‌‌ موجب قراردادهای ترکمانچای و گلستان، حق ماهیگیری و تردد در دریای مازندران از ملت ایران سلب شده بود. دکتر مصدق به استناد قراردادهایی که دولت‌های بعد از تزار و دولت کمونیستی اتحاد شوروی در سال۱۹۴۰ امضا کرده بودند، این حق را استیفا کرد و عملا در دریای مازندران حق ماهی‌گیری را برای مردم ایران ایجاد کرد.

دکتر مصدق برای انجام اصلاحات در کشور از مجلس اختیارات ویژه گرفت. البته حالا دشمنانش همین مساله را نقطه‌‌‌ضعف دولت مصدق قلمداد می‌‌کنند و می‌‌گویند دولت قانون‌‌گذار شده بود. درحالی‌‌‌که اختیاراتی که او گرفت به‌‌هیچ‌‌وجه اختیار قانون‌‌گذاری نبود. دکتر مصدق از مجلس این اختیار را گرفت که لوایح اصلاحی را قبل از اینکه مجلس آنها را تصویب کند، شروع به اجرا کند. بوروکراسی حاکم بر مجلس اجازه نمی‌‌داد که اقدامات اصلاحی که او می‌‌خواست به‌‌ سرعت پیش ببرد، آغاز شود و یک لایحه ممکن بود ماه‌ها معطل بماند تا در مجلس طرح شود. او برای انجام اصلاحات عجله و اصرار داشت. اصلاحاتی که مجوزش را از مجلس گرفته بود چه بود؟ لایحه‌‌ای تنظیم کرد که به‌‌ موجب آن ۵درصد از درآمد شهرداری‌‌ها باید در تمام شهرها صرف ساخت مدرسه شود. او مدرسه‌‌سازی را مورد توجه قرار داد و از محل همین پنج‌درصد بودجه آموزش ‌‌و پرورش یا وزارت فرهنگ آن روز تامین شد و توانستند مدارس زیادی را در تهران و شهرستان‌ها بسازند. قبل از آن اکثر مدارس در تهران، ساختمان‌هایی استیجاری بود که برای سکونت ساخته بودند و تبدیل به مدرسه کرده بودند و او با همین لایحه اصلاحی توانست مدارس جدیدی ایجاد کند که بالای این ساختمان‌ها روی کاشی نوشته شده بود که این مدرسه از محل ۵درصد درآمد شهرداری ساخته شده است و هنوز بعضی از آن مدارس در گوشه‌‌ و کنار تهران وجود دارد.

لایحه اصلاح وضعیت دانشگاه‌ها و استقلال دانشگاه‌ها را نیز مطرح کرد و به اجرا گذاشت که طبق آن اعضای هیات‌‌ علمی هر دانشکده در یک انتخاب آزاد رئیس دانشکده را از بین خودشان انتخاب کنند. بعد این روسای انتخاب‌شده در دانشکده‌های مختلف از بین خودشان رئیس دانشگاه را انتخاب کنند. به ‌‌این ‌‌ترتیب او می‌‌خواست دانشگاه به‌‌عنوان مرکز تولید علم، مستقل باشد و تحت نفوذ دولت نباشد و دولت‌هایی که می‌‌آیند و می‌‌روند، روسای دانشگاه و دانشکده‌ها را عوض نکنند و آنها بتوانند به کار علمی خودشان بپردازند.

تاسیس سازمان تامین اجتماعی لایحه‌‌ دیگری بود که دکتر مصدق ارائه داد و این سازمان را که امروز میلیون‌‌ها نفر را زیر پوشش دارد، بنیان گذاشت. یا کانون مستقل وکلای دادگستری را بنیان گذاشت که وکلای دادگستری به‌‌عنوان مدافعان قانون در محاکم، کانون مستقلی داشته باشند و هیات‌مدیره انتخاب کنند.

او این اقدامات را در حالی انجام می‌‌داد که مشغول مبارزه با قدرتمندان جهانی هم بود. او در رأس هیاتی به سازمان ملل متحد رفت و از حقانیت ایران دفاع کرد و شورای امنیت در مساله ملی ‌‌شدن نفت دخالت نکرد و گفت این دعوا باید به دادگاه لاهه برود. در دادگاه لاهه باز در رأس هیاتی حضور پیدا کرد و از منافع و حقانیت ملت ایران دفاع کرد و با دفاعیاتی که انجام داد، حتی یک قاضی انگلیسی از ۹ نفر هیات قضاتی که در دادگاه لاهه بودند، به نفع ایران رای داد. اینها موفقیت‌‌های بزرگ بین‌‌المللی بود که به‌دست آورد و در داخل کشور غیر از آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و اجتماعات را فراهم کرد؛ به‌طوری‌‌‌که احزاب ملی و دست‌‌راستی و وابسته به هیات حاکمه، آزادانه تجمع داشتند، آزادانه روزنامه منتشر و فعالیت می‌‌کردند و این تصویر دموکراسی و آزادی در کشور بود.

اگر این دولت موفق می‌‌شد به‌‌ جای ۲۸ماه، پنج سال دوام بیاورد، چه گام‌‌های بلندی در راه اعتلای این کشور می‌‌توانست بردارد. می‌‌توانست این کشور را در حقیقت روی یک جاده ترقی و تعالی بیندازد که دیگر هیچ قدرت استعماری‌‌ توان مقابله با آن و هیچ قدرت خارجی توان سد کردن راه این کشور را نداشته باشد. به همین دلیل بود که قدرت‌های غربی تصمیم گرفتند که این ویترین آزادی و استقلال را در ایران برچینند. این ویترین برای خیلی از کشورهای منطقه و خیلی از کشورهای عقب نگه‌‌داشته شده جهان الگو شده بود. کمااینکه بعد از ملی کردن نفت در ایران، مصر هم ملی کردن کانال سوئز را آغاز کرد و در خیلی از کشورهای عربی منطقه و آمریکای لاتین با الهام گرفتن از جنبش ملی ایران، حرکت‌‌های آزادی‌‌خواهانه و استقلال‌‌طلبانه شروع شد. به همین دلیل قدرت‌های بزرگ تصمیم گرفتند که این الگو را در ایران پایان دهند و نگذارند دولت ملی ادامه پیدا کند. اگر دولت مصدق ادامه پیدا می‌‌کرد، ایران در جاده‌‌ای که ژاپن یا کره‌جنوبی حرکت کرد می‌‌افتاد و به سمت رفاه و سعادت و پیشرفت و توسعه پیش می‌‌رفت./دن