تاریخ انتشار : یکشنبه 27 شهریور 1401 - 6:42
کد خبر : 112780

استاد شهریار، سنت گرایی نوپرداز

استاد شهریار، سنت گرایی نوپرداز

آرمان شرق-گروه جامعه:۲۷ شهریور ماه نه‌تنها روز پاسداشت شعر و ادب پارسی است بلکه فرصتی است برای همبستگی فرهنگی و اعتقادی اقوام ایرانی که امیدوارم مدیران فرهنگی کشور از این مناسبت مهم برای طراحی و اجرای برنامه‌های مفید در راستای قوام بخشی به همبستگی اقوام ایران زمین اقدام کنند.

آرمان شرق-گروه جامعه:۲۷ شهریور ماه نه‌تنها روز پاسداشت شعر و ادب پارسی است بلکه فرصتی است برای همبستگی فرهنگی و اعتقادی اقوام ایرانی که امیدوارم مدیران فرهنگی کشور از این مناسبت مهم برای طراحی و اجرای برنامه‌های مفید در راستای قوام بخشی به همبستگی اقوام ایران زمین اقدام کنند.

شهریار ؛ سنت گرایی نوپرداز

علی اصغر شعردوست

به‌مناسبت روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار/ شهریار مبدع غزل نو و حافظ سنت‌های ادبی این مرز و بوم است. این شاعر بلندآوازه توانست با اتکا به معارف والای اعتقادی که سخت به آنها باور داشت و همچنین الهام از شاعران بلندپایه شعر کلاسیک فارسی به ویژه اشعار حافظ به خلق آثاری ماندگار بپردازد و تبحر خود را با هماوردی‌ با ارکان شعر فارسی به نمایش بگذارد و با انتقال تجارب، نگرش‌های نوینی را ارایه بدهد. به همین علت و دلایل متعدد دیگر اینجانب سالروز درگذشت او را به عنوان روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار پیشنهاد کردم و با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی بیش از دو دهه است که ۲۷ شهریور ماه نام و یاد استاد شهریار مطرح و فرصتی برای گفت و نوشت در موضوع شعر و ادب فراهم می‌شود. یکی از مهم‌ترین وجوه نفوذ سروده‌های استاد شهریار و دلایل ماندگاری شعر او را باید پاک اعتقادی او و پیوند سروده‌هایش با مفاهیم بلند و ماندگار کلام خداوند و مفاهیم دینی دانست.
به اعتقاد من اگر شاعر و هنرمندی توانست کلام و سخن خود را به امری قدسی و باقی پیوند بزند، نام و اثرش جاودانه می‌ماند، در غیر این صورت طی ماه‌ها و سال‌ها فرسوده می‌شود و از بین می‌رود و شهریار به این مهم دست یافته است. سعدی بزرگ غزلی دارد با مطلع:
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
این غزل معروف که اساتید بزرگ موسیقی کشورمان اجراهای متنوعی از آن را عرضه کرده‌اند، ابیات جانسوز و شاه‌بیت‌هایی دارد، مانند:
به چه دیر ماندی ‌ای صبح که جان من برآمد
بزه کردی و نکردند موذنان ثوابی
نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند
همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
دل همچو سنگت ‌ای دوست به آب چشم سعدی
عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
اما آنچه استاد شهریار از…

این غزل برگرفته و راه را بر جهان باقی باز کرده این بیت است:
برو  ‌ای گدای مسکین  و  دری  دگر طلب کن
که  هزار بار گفتی  و  نیامدت  جوابی
سعدی علیه‌الرحمه گدای در راه مانده را با ناامیدی برمی‌گرداند، اما شهریار بزرگ برای گدای پشت در مانده راهی می‌گشاید که به عقیده بنده راز ماندگاری شهریار است. شهریار گدای در راه مانده را به جایی حوالت می‌دهد که نه تنها پشت در نمی‌ماند بلکه مُهر پادشاهی و بزرگی را نثارش می‌کند. شهریار به آن گدا می‌گوید:
برو ‌ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
ابوتراب نه تنها گدای مسکین را ناامید نمی‌کند بلکه خانه‌ای را نشانش می‌دهد که او را به اوج عزت می‌رساند و شهریار نه تنها این در را تجربه کرده است، بلکه عزت خود را مرهون آن اعتقاد می‌داند. در حقیقت عشق و دلدادگی شهریار نسبت به حضرت علی(ع) است که  او  را  ماندگار می‌کند.
به خدا که در دو  عالم اثر از  فنا  نماند
چو علی گرفته  باشد  سر چشمه  بقا را
از این نوع مثال‌ها در دیوان شهریار که نشأت گرفته از عشق تمام ناشدنی‌اش به پیشوای پرهیزکاران است، فراوان می‌شود مثال آورد. توجه به شخصیتی تاثیرگذار بر این حوزه همچون «سیدمحمدحسین بهجت تبریزی» متخلص به شهریار می‌تواند جامعه را در مسیر شناخت بهتر عرصه شعر و ادب یاری رساند.
شهریار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی همزمان با انقلاب مشروطه در تبریز متولد شد و دوران کودکی خود را در روستای خشکناب و در کنار کوه حیدربابا گذراند که بعدها الهام‌بخش او در سرودن منظومه «حیدربابایه سلام» شد. او شاعری بلند پایه، زمان‌شناس، عاشق‌ و خوش قریحه بود که اشعار لطیفی را به زبان‌های فارسی و ترکی سرود و کارنامه‌ای پربار را از خود به جای گذاشت.
شهریار شاعر بلند نظر جاودانه‏ای است که دل‌های مشتاقان را اسیر کمند کلام خویش کرد و سخن سحرآمیزش مرزها را درهم نوردید. سروده‌های این شاعر هم از نظر مضامین شاعرانه و هم از جهت مردمی بودن در اوج شعر جای دارد. همان طور که اشاره شد وی همواره با پرداختن به امری جاودانه و قدسی یعنی قران و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام) که هم جاودانه و آمیخته با اعتقادها و علایق مردم است شعر را به وادی عشق و عرفان می‌برد و از قاف و قافیه فراتر می‏رود که این موضوع نشان می‌دهد بررسی آثار این شاعر بزرگ در فراسوی مرزها نیز دیده می‌شود. البته اشتهار این شاعر در داخل و خارج از کشور افزون بر پاکی اعتقاد او مرهون چند عامل مهم دیگر نیز هست. در بررسی آفرینش ادبی و سروده‌های شهریار، گویی تنها یک شاعر شعر نسروده است بلکه گویی چند شاعر در کنار هم دیده می‌شوند.
نخست اینکه او یکی از بزرگ‌ترین شاعرانی به شمار می‌رود که پاسدار سنت‌های ادبی این سرزمین بود. الفت وی به حافظ، سعدی و مولوی در تکوین شخصیت او بسیار نقش داشت و به این دلیل شهریار در قالب‌های شعر سنتی آثار بسیار بلندی دارد. از طرفی دیگر وی با استقبال از آثار حافظ، تبحر خود را در هماوردی با ارکان شعر فارسی به نمایش گذاشت و تنها به انتقال آن تجارب اکتفا نکرد بلکه در جریان تداوم سنت‌های ادبی، نگرش‌های نویی هم دارد.
به عبارتی دیگر شهریار را باید به عنوان مبدع غزل نو در شعر ایران شناخت. وی زمانی با آفریدن غزلیات مبتکرانه جایگاه ویژه‌ای را در شعر معاصر ایران به خود اختصاص داد که به اعتقاد بسیاری از شاعران و پژوهندگان، غزل از جهات محتوا و قالب به نوعی ایستایی رسیده بود، پس از دوره بازگشت و مشروطیت، شهریار احیاگر غزلی شد که در آن دوران در عصر فترتش به سر می‌برد. درباره اشتهار شهریار در خارج از کشور دو موضوع مهم را باید عنوان کرد:
در حوزه کشورهای تُرک زبان، سروده‌های این شاعر هم از نظر فرم و هم از جهت محتوا بی‌مانند است. برخی آثار ترکی وی در جایگاهی قرار گرفته که صدها نظیره بر آنها از طرف شاعران نامدار کشورهای ترک زبان سروده شده است.
«حیدربابایه سلام» از آغازین سال‌های سروده شدن تا به امروز به عنوان نمونه‌ای عالی و مثال زدنی از شعر ترکی شهریار به شمار می‌رود که باعث شد نام و آوازه شهریار فراتر از مرزها، هنگامه‏ای برپا کند. منظومه‌ای با مضامین بلند و قالبی دلنشین مملو از فرهنگ جاری در جامعه که تا امروز هم هر خواننده و شنونده‌ای آرزوهای خود را در این منظومه شگفت جست‌وجو می‌کند.
دوم اینکه شهریار در جایگاه رفیعی قرار گرفته است که با زبانی فاخر و از سویی با تسلط مثال زدنی‌اش بر نگاه و گفتار و زندگی اقوام و فرهنگهای کشورهای پیرامون، برای دفاع از وحدت ملی کشور عزیزمان و یکپارچگی ایران سربلند در مقابل شیاطین بیگانه پرچم ایران دوستی و وطن پرستی بر دوش می‌کشد و در جواب آن شاعر ترک زبان (بولود قراچورلو، شاعر نامدار آذربایجانی متخلص به سهند) که می‌گوید چرا به زبان مادری‌ات شعر نمی‌گویی و روغن چراغ بیگانگان می‌شوی، چکامه اعجاب‌آور سهندیه را می‌سراید که  در  بخشی از  آن می‌گوید:
دئدین: آذر ائلینین بیر یارالی نیسگیلی یم من، نیسگیل اولسامدا گولوم بیر ابدی سئوگیلی یم من، ائل منی آتسادا اوز گوللریمین بولبولو یم من، ائلیمین فارسیجادا دردینی سویلر دیلی یم من،دینه دوغرو نه قارانلیق ایسه ائل مشعلی یم من، ابدیت گولو یم من
گفتی اندر ایل آذر که گرفتار بلا هستم و حسرت؟
حسرتی‌گر بودم نیز تا ابد سوگلی ملت خویشم
طرد هرچند اگر هم کندم غیر… بلبل گلشن خویشم
من به شعر دری و ترکی استاد مسلّم، ز اقران همه بیشم
من سخنگوی زبان شکرین پارسی‌ام
که سخنگوی غم مردم این بوم و بر استم
باز گوی غم و درد ایل خود با دو زبانم
حسرت‌اش باد کسی را که بد از نیک نداند
هنرم را نشناسد
در ره حق چو یکی مشعل تاریک‌زدایم
چو یکی دسته گلی در ابدیت سر پایم
حسرتش باد بدان پادوی نادان
گهر از سنگ نداند
۲۷ شهریور ماه نه‌تنها روز پاسداشت شعر و ادب پارسی است بلکه فرصتی است برای همبستگی فرهنگی و اعتقادی اقوام ایرانی که امیدوارم مدیران فرهنگی کشور از این مناسبت مهم برای طراحی و اجرای برنامه‌های مفید در راستای قوام بخشی به همبستگی اقوام ایران زمین اقدام کنند./اعتماد

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.