تاریخ انتشار : سه شنبه 22 شهریور 1401 - 0:21
کد خبر : 112302

آژیر قرمز تشدید حاشیه نشینی جغرافیایی ، فرهنگی و سیاسی در کشور

آژیر قرمز تشدید حاشیه نشینی جغرافیایی ، فرهنگی و سیاسی در کشور

آرمان شرق-گروه جامعه:جامعه‌شناسان معتقدند که این رانده‌شدگان از جامعه و نادیده‌گیری حقوق آنان باعث بروز مشکلات حاد در جامعه شده است و به این دلیل در زیر پوست جامعه پنهان خواهند بود ولی این پایان کار نیست بلکه این طیف از جامعه که در حال گسترده شدن هستند مانند یک غده سرطانی می‌توانند جامعه را به مسیرهای انحرافی بکشاند و اگر از گسترش دامنه آن جلوگیری نشود بی‌شک باعث از کار افتادن جامعه خواهد شد؛زمانی‌که حاشیه نشینی رشد پیدا کند، می‌تواند جامعه را به یک جامعه جرم آفرین و حاشیه نشینان را به یک جامعه پیرو و منفعل سیاسی تبدیل کند.

آرمان شرق-گروه جامعه:جامعه‌شناسان معتقدند که این رانده‌شدگان از جامعه و نادیده‌گیری حقوق آنان باعث بروز مشکلات حاد در جامعه شده است و به این دلیل در زیر پوست جامعه پنهان خواهند بود ولی این پایان کار نیست بلکه این طیف از جامعه که در حال گسترده شدن هستند مانند یک غده سرطانی می‌توانند جامعه را به مسیرهای انحرافی بکشاند و اگر از گسترش دامنه آن جلوگیری نشود بی‌شک باعث از کار افتادن جامعه خواهد شد؛زمانی‌که حاشیه نشینی رشد پیدا کند، می‌تواند جامعه را به یک جامعه جرم آفرین و حاشیه نشینان را به یک جامعه پیرو و منفعل سیاسی تبدیل کند.

آژیر قرمز تشدید حاشیه نشینی جغرافیایی ، فرهنگی و سیاسی در کشور

روزنامه آرمان امروز نوشت: حاشیه‌نشینی در جامعه ایران آنقدر وسیع و گسترده شده که برای بررسی ابعاد مختلف آن نیاز است به همه آسیب‌های اجتماعی توجه کنیم و در واقع این چالش از در هم تنیده شدن همه آسیب‌های اجتماعی به‌وجود آمده است. ابعاد حاشیه‌نشینی را باید در قالب‌های جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی به صورت جداگانه تعریف کرد. باتوجه به اینکه ابعاد مختلف این چالش را باید مورد بررسی قرار دهیم ولی آنچه مسئولان در سال‌های اخیر به آن اشاره کرده‌اند تنها به حاشیه‌نشینی جغرافیایی پرداخته‌اند و با محاسبات سرانگشتی آماری را در این حوزه اعلام می‌کنند که تنها به مناطق محروم باز می‌گردد، ولی این نگاه از دید کارشناسان کاملا اشتباه است و باتوجه به محدودیت‌هایی که وجود دارد و شهروندان نمی‌توانند عدالت را لمس کنند، باید بگوییم که حاشیه‌نشینی حالا به اندازه شهرها گسترش یافته و همین‌طور در حال گسترش است. طیف‌هایی مانند دستفروشان، بیماران اوتیسم، فعالان سیاسی و‌… که به دلیل اینکه صدای‌شان شنیده نمی‌شود و از حقوق اولیه خود بهرمند نیستند به حاشیه رانده می‌شوند. از دید کارشناسان و مسئولان بیش از ۹ تا ۱۳ میلیون نفر در حاشیه جغرافیایی قرار دارند، اما زمانی‌که به گستردگی حاشیه نشینی در شهرها و به‌دور از حاشیه نشینی جغرافیایی نگاه می‌کنیم، بیش از این آمار هستند و اگر ۱۵ میلیون نفر را ملاک قرار دهیم، جامعه این ظرفیت را دارد که  به یک جامعه جرم آفرین و با کمترین دانش و بی‌بهره از امکانات اولیه بی‌بهره هستند.
اگر این افراد نیازمند‌بار بیایند، جامعه پیرویی پرورش داده‌ایم که با دارا بودن حداقل  ۱۳ میلیون حق رای می‌توانند نقش مهمی در آینده کشور ایفا کنند. با این تعریف باید بگوییم در هر کدام از حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی‌ و‌… با حاشیه‌نشینی یا همان رانده‌شدگان از جامعه روبه‌رو هستیم. جامعه‌شناسان معتقدند که این رانده‌شده‌ها از جامعه و نادیده‌گیری حقوق آنها باعث بروز مشکلات حاد در جامعه شده است و به دلیل اینکه نادیده گرفته می‌شوند در زیر پوست جامعه پنهان خواهند بود ولی این پایان کار آنها نیست بلکه این طیف از جامعه که در حال گسترده شدن هستند مانند یک غده سرطانی می‌توانند جامعه را به مسیرهای انحرافی بکشاند و اگر از گسترش دامنه آن جلوگیری نشود بی‌شک باعث از کار افتادن جامعه خواهد شد.  زمانی‌که حاشیه نشینی رشد پیدا می‌کند، می‌تواند جامعه را به یک جامعه جرم آفرین و یک ملت پیرو و منفعل سیاسی تبدیل می کند.
اگر این افراد نیازمند بار بیاوریم، جامعه پیرو که با داشتن ۱۳ میلیون حق رای، آسیب‌های بزرگی را به جامعه وارد می‌کند.
نوک کوه یخ در حاشیه نشینی
باتوجه به اینکه یکی از مهمترین دغدغه‌های مقامات عالی‌رتبه کشور رسیدگی به حوزه محرومان و به‌خصوص حاشیه‌نشینان است ولی به‌دلیل آن‌که هنوز مسئولان پایین دستی درک درستی از این آسیب‌ها ندارند باعث شده باید بگوییم که جامعه در آینده دچار بحران‌های عمیقی بسیاری خواهد شد. از جمله افزایش جرایم خشن که باعث نگرانی همه طیف‌های جامعه شده است. در ادامه خبرنگار «آرمان امروز» به سه نفر از صاحب نظرات جامعه‌شناسی رفته تا گفت‌وگویی در همین رابطه انجام دهد.
صدای مردم رانده شده را بشنوید
دکتر امیر دبیری مهر، جامعه‌شناس سیاسی در پاسخ به این سوال ما که چگونه باید به آسیب حاشیه‌نشینی که در سال‌های اخیر گسترش پیدا کرده است نگاه کنیم، به «آرمان امروز» می‌گوید: «ابتدا به این موضوع اشاره کنیم که باید حاشیه‌نشینی را از تعریف‌های کلیشه‌ای که برای آن ساخته‌اند خارج کنیم. در حال حاضر به حاشیه‌نیشنی تنها در قالب جغرافیایی نگاه می‌کنند، به‌عنوان مثال می‌گویند که در منطقه خاک سفید تهران با این چالش حاشیه‌نشینی روبه‌رو هستیم ولی این آسیب تنها به موقعیت مکانی و جغرافیایی باز نمی‌گردد، بلکه ابعاد گسترده‌تری را در بر می‌گیرد. در نگاه جامعه‌شناختی، حاشیه‌نشینی را در قالب‌های‌ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بررسی می‌کنند. در علوم سیاسی  و جامعه شناسی آنچه حاشیه نشینی نام می‌گیرد ابعاد گسترده‌تری دارد و مهمترین خصوصیت این آسیب «دیده نشدن افراد است» مانند نادیده‌گیری بیماران اوتیسمی، دستفروشان و … این دسته‌ها به دلیل آنکه کسی به حقوق‌شان توجهی نمی‌کند و صدایشان به کسی نمی‌رسد به حاشیه رانده می‌شوند. این آسیب گاه به فرهنگ و عرف جامعه باز می‌گردد و گاه به‌دلیل سیاست‌های اشتباه سیستم حکم‌رانی تشدید می‌شود.»
این جامعه‌شناس سیاسی با تاکید بر اینکه حاشیه‌نشینی تنها به موقعیت جغرافیایی باز نمی‌گردد اضافه می‌کند: «اینکه بگوییم مناطق جنوب شهر تهران با آسیب حاشیه‌نشینی روبه‌رو هستند کاملا اشتباه است زیرا در مناطق شمال شهر تهران که به‌نوعی مناطق لاکچری نشین نام می‌گیرد هم با این آسیب روبه‌رو هستیم مانند دربند، ده‌ونک، پل مدیریت  و … با این توضیح می‌توانیم بگوییم که نگاه ما به حاشیه‌نشینی باید تغییر کند. حاشیه‌نشین به افرادی گفته می‌شود که به هر دلیلی از متن جامعه رانده شده‌اند و حقوقشان توسط حاکمیت نادیده گرفته می‌شود. باید به این موضوع هم اشاره کنیم که این آسیب تنها به کشورهای در حال توسعه مانند ایران باز نمی‌گردد، بلکه کشورهای توسعه یافته هم با این چالش دست به گریبان هستند. روند رانده شدن افراد از متن جامعه تا آنجایی پیش می‌رود که دو طیف در میان حاشیه‌نشین‌ها یا همان رانده شده‌ها شکل می‌گیرد. طیف اول مخلفان ساختار اقتصادی و سیاسی هستند که در فضای مجازی و فضای واقعی مشکلات و مطالبت خود را بیان می‌کنند و دسته دوم هم افراد هستند که به انفعال رسیده‌اند و موضوعات پیرامون‌شان برایشان اهمتی نخواهد داشت. در کشورهای مدرن برای سامان‌دهی آنچه حاشیه‌نشینی می‌نامیم به دسته اول به‌عنوان پزشکان و جراحان جامعه نگاه می‌کنند زیرا آنها با اعتراض و مطالبه‌گری بدون هیچ چشم‌ داشتی مشکلات و چالش‌های طیف‌های محروم جامعه را نشان می‌دهند و نه‌تنها این دسته را محدود نمی‌کنند بلکه از آنها در قالب انجمن‌ها حمایت هم می‌کنند.»
او با اشاره به طیفی که نسبت به همه چیز بی‌تفاوت شده است اضافه می‌کند: «اما این طیف دوم است که جامعه شناسان و مسئولان باید به آنها نگاه ویژه‌ای داشته باشند. این افراد چون هیچ نقشی در جامعه ندارند، ناشناخته باقی خواهند ماند و در واقع فراموش می‌شوند، چون صدایی ندارند که شنیده شود. به همین دلیل در لایه‌های جامعه مدفون می‌شوند ولی این بدان معنا نیست که این طیف هیچ خطری برای جامعه به وجود نمی‌آورند. این دسته همانند یک غده سرطانی هستند از این جهت که رفته رفته رشد می‌کنند تا جایی که بیمار را نابود خواهند کرد و چون هیچ اقدامی برای پیشگیری و درمان آن نشده است می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری به جامعه بزند. با این توضیح می‌فهمیم که چه خطری می‌تواند جامعه را تهدید کند. در کشورهای مدرن بر روی این طیف مطالعات بسیاری شده است و آنها سعی می‌کنند از هر راهی که بتوانند افراد بی‌تفاوت را در جامعه به بازی بگیرند تا به‌نوعی از تشدی سرطان جلوگیری کنند.»
دبیری‌مهر در پاسخ به این سوال که حاشیه‌نشینی سیاسی چه آسیب‌هایی به جامعه خواهد زد ادامه می‌دهد: «حاشیه‌نشین‌ها چون دیگر مطمئن شده‌اند که دیده نخواهند شد به یکی از دلیل اخلال در جامعه تبدیل خواهند شد. و در ادامه وقتی با این افراد رفتارهای قهری می‌کنند، مسئولان مرتکب اشتباه بزرگی خواهد شد. زیرا این نوع برخوردها با چالش‌هایی که از متن حاشیه‌نشینی برخواسته است به اخلال دیگری تبدیل خواهد شد که شدتش از اخلال اولی که در موردش توضیح دادیم بیشتر و تخریب‌گرتر خواهد بود. در عرصه‌های سیاسی هم همینطور است وقتی یک حکم‌ران زمینه مشارکت همه مردم را فراهم نمی‌کند، طیفی از جامعه احساس می‌کند که به بازی گرفته نمی‌شود و رفته رفته خود را به حاشیه می‌برد و دیگر دخالتی در امور نمی‌کند. حاشیه‌نشینی سیاسی شباهت بسیاری به آن دسته از حاشیه‌نشین‌ها دارند که از آنها به‌عنوان غده سرطانی نام بردیم. اگر این افراد به هرنوعی در بازی‌های سیاسی، جتماعی و اقتصادی و … حضور نداشته باشند باید گفت از مخالفان شناخته شده هم خطرناک‌تر خواهند بود به همین دلیل در جامعه‌های مدرن نیروهای امنیتی آنها را زیر نظر دارند و در موردشان اقدامات پیشگیرانه انجام می‌دهند. تنها راه حل این چالش آن است که حکومت‌ها با سیاست‌های عدالت محور و شنیدن صدای مردم از نظرات آنها استفاده کنند تا هم از گسترش حاشیه‌نشینی جلوگیری کنند و هم شکل‌گیری آنها را تغییر دهد.»
حاشیهنشینی بلایی که جامعه را رها نمیکند
دکتر امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و تحلیل‌گر حوزه محرومیت‌های طبقاتی در مورد اینکه چگونه می‌توان به عدد دقیقی از تعداد افرادی که حاشیه‌نشین محسوب می‌شوند، به‌خبرنگار «آرمان امروز» می‌گوید: «موضوع حاشیه‌نشینی به دهه‌ها و سال‌های اخیر باز نمی‌گردد و ما در حکومت پیشین هم با این آسیب روبه‌رو بودیم و به این دلیل که هیچ دولتی نخواست یا نتوانست این چالش را حل کند رفته رفته به یک بحران تبدیل شد و همین موضوع آسیب‌ها و حتی اعتراضات را در جامعه تشدید می‌کند، زیرا ما با افرادی روبه‌رو هستیم که در اصطلاح آب از سرشان گذشته است و ترسی از شناخته شدن ندارد و همین باعث شده که هرکاری از دست‌شان بر می‌آید انجام دهند. از قتل و تجاوز و قاچاق مواد مخدر گرفته تا جرائم خشن و ابتذال و دیگر آسیب‌های اجتماعی. در حال حاضر حاشیه‌نشینی مانند بلایی است که بر سر جامعه ایران آمده و هرچه جلو می‌رویم به‌دلیل مشکلات اقتصادی و سیل مهاجرانی که از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ می‌آیند در حال افزایش غیر قابل مهار است. اگر فکری برای آن نکنیم در آینده باید با سِیلی از جرایم خشن روبه‌رو شویم.» این جامعه شناس با تاکید بر اینکه تنها مناطق خارج از شهر حاشیه‌نشین محسوب نمی‌شوند ادامه می‌دهد: «اگر بخواهیم به تعداد دقیق افرادی که حاشیه‌نشین محسوب می‌شوند برسیم باید بگوییم که میلیون‌ها نفر در این طیف جامعه قرار خواهند گرفت زیرا حالا مناطقی در وسط شهرها هم هستند که باید از آنها به‌عنوان حاشیه‌نشین‌ها یاد کنیم زیرا آنها هم به‌دلیل نادیده‌گیری در جامعه به حاشیه رانده شده‌اند و باید در شمارش محاسبه شوند زیرا حاشیه‌نشینی تنها به موضوعات اقتصادی و جغرافیایی باز نمی‌گردد و آنهایی که به هردلیل در مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … به حاشیه رانده شده‌اند هم جزو آسیب حاشیه‌نشینی محسوب می‎شوند. فراموش نکنید که این افراد نه‌تنها برای خود و اطرافیان مشکل آفرینی می‌کنند بلکه به سایر طیف‌های جامعه هم آسیب می‌رسانند. این آسیب‌ها در قالب جرایم خشن، دزدی، خفت‌گیری در اتوبان‌ها و … مشاهده می‌شود.» قرایی‌مقدم در همین مورد ادامه می‌دهد: «چون حاشیه‌نشینی در داخل شهرها هم گسترش یافته است باید بگوییم که جرایم به متن جامعه آمده است و حالا با تعداد بسیاری زیادی از افراد جامعه روبه‌رو هستیم که به دلیل آنکه از شناخته شدن، زندان رفتن و حتی اعدام شدن ترسی ندارند به نا امنی جامعه دامن خواهند زد و جو جامعه را غبار آلود می‌کنند. در حال حاضر ما با طیفی از اراذل و اوباشی روبه‌رو هستیم که در انبوه انسان‌‎ها پنهان شده‌اند و این نیمه تاریک جامعه همان‌طور که از اسمش پیدا است نظم جامعه را برهم زده است. در این شرایط حتی اگر وضعیت اقتصادی کشور هم بهبود پیدا کند باز هم نمی‌توانیم شاهد بهبود وضعیت باشیم مگر آنکه جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان و البته فعالان حوزه‌های فرهنگی با همکاری حاکمیت و البته با الگو بردای از جامعه‌هایی که در این زمینه موفق بودند چاره‌ای برای این چالش پیدا کنند زیرا اینگونه مسائل را نمی‌توان با آنچه پلیس بازی می‌خوانیم برطرف کنیم.»

مسئولان حاشیهنشینی را تشدید میکنند 

دکتر اصغر مهاجری
مسئولان دولت‌ها با نگاه سنتی خود نمی‌توانند مشکل حاشیه‌نشینی شهرها را برطرف کنند. در ابتدا باید به این موضوع اشاره کنیم که مسئولان به دلیل اینکه هنوز نسبت به آسیب حاشیه‌نشینی نگاه سنتی دارند و تنها کالبد را مد نظر قرار می‌دهند، وقتی در این مورد صحبت می‌کنند تنها به فکر درمان این چالش هستند در صورتی که برای برطرف کردن این آسیب اجتماعی باید اقدامات پیشگیرانه‌ای انجام داد و اگر هم برای درمان اقدام کنند آنقدر دیر اقدام می‌کنند که تاثیری در روند بهبود آسیب ندارد. باید به این موضوع هم تاکید کنیم که اظهار نظرهای اشتباه و همواره با ابهام مسئولان باعث سردرگمی در این موضوع شده است زیرا در این مورد آمارهای متفاوتی را مشاهده می‌کنیم. آمارهایی که تا ۳۰ میلیون نفر هم رسیده است و باتوجه به تحقیقاتی که ما در قالب فضاسازی واقعی در حال انجام دادنش هستیم نشان می‌دهد تعداد افرادی که به‌عنوان حاشیه‌نشین شناخته می‌شوند بیش از آن چیزی است که مسئولان اعلام می‌کنند. باید بگوییم که نه‌تنها اقدامات دولت‌ها نتواسته گره‌ای را باز کند بلکه یاس و ناامیدی در این طیف جامعه به‌وجود آورده است. مانند طرح‌هایی مانند ساخت مسکن‌های ارزان و … . یکی از مشکلات اساسی که در این حوزه وجود دارد این است که ما طرح مسئله درستی نداشته‌ایم و همین موضوع باعث می‌شود که نتوانیم نتیجه‌ای بگیریم. باید به این نکته هم توجه کنیم که حاشیه‌نشینی از در هم پیچیده شدن بسیاری از آسیب‌ها مانند طلاق، جرایم خشن، اعتیاد، فقر و … به وجود آمده است. این موضوع می‌رساند که برای حل این چالش باید نگاه واقعی به مسائل داشته باشیم. دولت‌ها همواره سعی کرده‌اند به جای اقدامات پیش‌گیرانه، با شعارهای بزرگ و نشانه گرفتن سنگ‌های بزرگ که علامت نزدن است تلاش خود را نشان دهند ولی این نگاه به آسیب‌های اجتماعی باید تغییر کند و از فضای ابهام انگیز به سمت واقعیت‌ها حرکت کند.
حاشیه‌نشین تنها به افرادی که خارج از شهر زندگی می‌کنند مربوط نمی‌شود شاید فردی در مکان مناسبی زندگی کند ولی با آسیب‌های بسیاری روبه‌رو باشد و با توجه با ساختارهای جامعه شناختی او را هم باید در قالب حاشیه‌نشینی بررسی کنیم و به این فرد خدمات اجتماعی ارائه دهیم. عدم دسترسی جامعه به عدالت اجتماعی باعث شده است که فرد مهاجر بعد از ۲۰ سالی که در شهری مانند تهران زندگی می‌کند نه‌تنها نتوانسته پیشرفتی کند بلکه از نظر فرهنگی اقتصادی و … پس رفت هم داشته است و نتوانسته به خواسته‌های خود برسد. توجه داشته باشید که فقر شهری حاشیه‌نشینی را تشدید می‌کند. در ابتدای به پیروزی رسیدن انقلاب ۵۷ یکی از شعارهایی که بر رویش مانور زیادی داده بودن رسیدگی به وضعیت کوخ نشینان بود ولی حالا این سوال پیش می‌آید که چرا نتوانستیم به هدف خود برسیم و اکنون شاهد افزایش این چالش به پهنای شهرها باشیم؟ این نشان از نگاه متفاوتی است که مسئولان با دیدگاه‌های اجتماعی و جامعه‌شناسی دارند که عدم شناخت آنها نسبت به موضوعات اجتماعی باعث این تفاوت شده است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.