رتبه چهاردهمی اقتصاد ایران ؛ توهم یا واقعیت؟
آرمان شرق-گروه اقتصاد:شما به جای اینکه اقتصاد اول یا دهم یا بیت و نهم باشید مهم این است که بخش عمده مردم شما در کدام گروه درآمدی قرار دارند؟آیا در ایران ما شاهد درآمد سرانه ۲۱ هزار دلاری هستیم؟ واقعیت این است که شما در اطرافتان چنین چیزی نمی بینید و عدد ۱.۷ تریلیون دلاری توهمی بیش نیست! و تصمیم گیری بر اساس این توهم خطرناک خواهد بود.
آرمان شرق-گروه اقتصاد:شما به جای اینکه اقتصاد اول یا دهم یا بیت و نهم باشید مهم این است که بخش عمده مردم شما در کدام گروه درآمدی قرار دارند؟آیا در ایران ما شاهد درآمد سرانه ۲۱ هزار دلاری هستیم؟ واقعیت این است که شما در اطرافتان چنین چیزی نمی بینید و عدد ۱.۷ تریلیون دلاری توهمی بیش نیست! و تصمیم گیری بر اساس این توهم خطرناک خواهد بود.
رتبه چهاردهمی اقتصاد ایران ؛ توهم یا واقعیت؟
روزنامه آرمان امروزنوشت:: صندوق بین المللی پول در گزارشی اعلام کرد، اقتصاد ۱.۷ تریلیون دلاری ایران، چهاردهمین اقتصاد جهان است و بالاتر از کشورهای مکزیک، ترکیه، اسپانیا، سوئد و عربستان قرار گرفته است و بالاتر از کشورهای مکزیک، ترکیه، اسپانیا، سوئد، عربستان قرار گرفته است. هرچند پیش از این هم محاسبات صندوق بین المللی پول با آمار بانک جهانی تفاوت بسیاری داشت. در سال ۲۰۲۰ بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در دو تخمین جداگانه دادههای تولید ناخالص داخلی کشورمان را به روز کرده بودند که این دو مرجع بینالمللی تولید ناخالص داخلی ایران به نرخ دلار را به اندازه ۳۰۰ درصد متفاوت گزارش کرده بودند. با این حال اما به نظر میرسد در این آمار نوعی اشتباه محاسباتی صورت گرفته است. موضوعی که به تعبیر برخی اقتصاددانان نوعی مغالطه به حساب می آید. موضوعی که دکتر پیمان مولوی با تحلیل آن و اضافه کردن متغیرهای دیگر از جمله درآمد سرانه آن را به چالش کشیده است.
در یادداشت پیمان مولوی که در اختیار آرمان امروز گذشته است به جزئیات این مغالطه آماری اشاره شده که در ادامه می خوانید:
چرا ما در ایران علاقه مند به فرار از واقعیت ها هستیم؟
چند روزی است که در خصوص اندازه اقتصاد ایران در جراید، وبسایت ها، کانال های خبری و اظهار نظر مسئولان از چهاردهم شدن اقتصاد ایران می شنویم.
همه جا در این باب صحبت می شود و اینکه اقتصاد ایران شده است ۱.۷ تریلیون دلار و از این داده نتایج دیگری حاصل می شود و خروجی های مغالطه آمیزی گرفته می شود.
در ابتدا بیایید ببینیم تولید ناخالص داخلی چیست؟
رای محاسبهی تولید ناخالص داخلی از این فرمول استفاده میشود:هزینهی مصارف شخصی + سرمایهگذاری + مخارج دولت + (صادرات منهای واردات)
در نتیجه به طور مختصر فرمول محاسبهی تولید ناخالص داخلی میشود
(C+I+G+X-M)
روشهای مختلفی برای سنجش تولید ناخالص داخلی یک کشور وجود دارد. اما شناخت انواع و کاربردهای آن بسیار مهم است.
تولید ناخالص داخلی اسمی: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵، تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر حدود ۱۸ تریلیون دلار بود. این عدد نشاندهندهی میزان اسمی تولید ناخالص داخلی آمریکاست؛ زیرا این برآورد خام است و افزایش قیمت نیز در آن لحاظ شده است. در آمریکا، ادارهی تحلیل آمارهای اقتصادی (BEA)، هر سه ماه یکبار این برآورد را انجام میدهد و هر بار با دریافت دادههای جدید آن را مورد بازنگری قرار میدهد.
تولید ناخالص داخلی واقعی: به منظور مقایسهی سال به سال خروجیهای اقتصادی، باید تأثیر تورم را از محاسبات خارج نمود. برای این کار، تولید ناخالص داخلی واقعی محاسبه میشود که در آن از شاخص ضمنی قیمت استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که قیمتها نسبت به سال پایه چه مقدار تغییر کردهاند. با ضرب شاخص ضمنی قیمت در تولید ناخالص داخلی اسمی، تولید ناخالص داخلی واقعی به دست میآید. در این محاسبات ۳ نکته مد نظر قرار میگیرد:
۱. درآمد شرکتها و افراد خارج از کشور در محاسبات وارد نمیشوند. در نتیجه تأثیر نرخ ارز و سیاستهای تجاری از محاسبات حذف میشود.
۲. تأثیر تورم از محاسبات حذف میشود.
۳. تنها محصولات نهایی در محاسبات قرار میگیرند. مثلا، اگر یک شرکت تولید کفش، خود به تولید بند کفش نمیپردازد، تنها ارزش خود کفش محاسبه میشود، نه بند آن.
تولید ناخالص داخلی واقعی از مقدار اسمی آن کمتر است. در سال ۲۰۱۵، این مقدار در آمریکا برابر با حدود ۱۶ تریلیون دلار بود که ادارهی تحلیل آمارهای اقتصادی آمریکا آن را بر اساس سال ۲۰۰۹ به عنوان سال پایه محاسبه نموده است.
نرخ رشد: نرخ رشد تولید ناخالص داخلی میزان افزایشی است که در خروجیهای اقتصادی سه ماههی یک کشور رخ میدهد. این نرخ دقیقا مشخص میکند که اقتصاد یک کشور با چه شتابی در حال رشد است. بسیاری از کشورها برای محاسبهی نرخ رشد از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده میکنند تا تأثیر اقتصاد در این نرخ حذف شود.
سرانهی تولید ناخالص داخلی: بهترین راه برای مقایسهی کشورها از نظر میزان تولید ناخالص داخلی است؛ زیرا برخی از کشورها به این علت دارای خروجیهای اقتصادی بزرگی هستند که جمعیت بیشتری دارند. برای داشتن مقایسهای صحیح، نیاز به سرانهی تولید ناخالص داخلی است. این معیار از تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی بر تعداد ساکنان یک کشور به دست میآید و مشخصکنندهی استاندارد زندگی در یک کشور است.
تولید ناخالص داخلی اسمی، خروجی اقتصادی مطلق هر کشور را اندازهگیری میکند. تولید ناخالص داخلی واقعی، امکان مقایسهی کشورها را فراهم میآورد. در مقایسهی اقتصاد دو کشور، باید تأثیر تورم و نرخ ارز را حذف نمود. بهترین روش برای این کار استفاده از شاخص برابری قدرت خرید است.
نکته بعدی و مهمی که در این عدد ۱.۷ تریلیون دلاری ملاک بوده است قیمت ارز در ایران است، وقتی شما تولید ناخالص داخلی ریالی را با دلار ۴۲۰۰ تومان محاسبه کنید به یک نقطه می رسید و اگر دلار بازار را ملاک قرار دهید به عددی به مراتب پایین تر (معادل یک هشتم) می رسید.
نکته بعدی که باید بدان اشاره کرد کامل نبودن تولید ناخالص داخلی و درامد سرانه برای نشان دادن واقعیت است که هانش راسلینگ در کتاب واقعیت بدان اشاره می کند.
وی یک روش جدید را ارایه داده است که مبتنی بر درامد است.
وی گروه های درامدی را به صورت زیر تعیین می کند:
افرادی با درامد روزانه حداکثر ۲ دلار
افرادی با درامد روزانه از ۲ دلار تا ۸ دلار
افرادی از ۸ دلار تا ۳۲ دلار
افرادی که بیش از ۳۲ دلار در روز درامد دارند
تعداد افراد در جهان بر اساس این طبقه بندی عبارتند از:
گروه اول یک میلیارد نفر
گروه دوم دو میلیارد نفر
گروه سوم سه میلیارد نفر
گروه چهارم یک میلیارد نفر
بر همین اساس شما به جای اینکه اقتصاد اول یا دهم یا بیت و نهم باشید مهم این است که بخش عمده مردم شما در کدام گروه درآمدی قرار دارند؟
آیا در ایران ما شاهد درآمد سرانه ۲۱ هزار دلاری هستیم؟ واقعیت این است که شما در اطرافتان چنین چیزی نمی بینید و عدد ۱.۷ تریلیون دلاری توهمی بیش نیست! و تصمیم گیری بر اساس این توهم خطرناک خواهد بود.
در یادداشت پیمان مولوی که در اختیار آرمان امروز گذشته است به جزئیات این مغالطه آماری اشاره شده که در ادامه می خوانید:
چرا ما در ایران علاقه مند به فرار از واقعیت ها هستیم؟
چند روزی است که در خصوص اندازه اقتصاد ایران در جراید، وبسایت ها، کانال های خبری و اظهار نظر مسئولان از چهاردهم شدن اقتصاد ایران می شنویم.
همه جا در این باب صحبت می شود و اینکه اقتصاد ایران شده است ۱.۷ تریلیون دلار و از این داده نتایج دیگری حاصل می شود و خروجی های مغالطه آمیزی گرفته می شود.
در ابتدا بیایید ببینیم تولید ناخالص داخلی چیست؟
رای محاسبهی تولید ناخالص داخلی از این فرمول استفاده میشود:هزینهی مصارف شخصی + سرمایهگذاری + مخارج دولت + (صادرات منهای واردات)
در نتیجه به طور مختصر فرمول محاسبهی تولید ناخالص داخلی میشود
(C+I+G+X-M)
روشهای مختلفی برای سنجش تولید ناخالص داخلی یک کشور وجود دارد. اما شناخت انواع و کاربردهای آن بسیار مهم است.
تولید ناخالص داخلی اسمی: به عنوان مثال در سال ۲۰۱۵، تولید ناخالص داخلی آمریکا برابر حدود ۱۸ تریلیون دلار بود. این عدد نشاندهندهی میزان اسمی تولید ناخالص داخلی آمریکاست؛ زیرا این برآورد خام است و افزایش قیمت نیز در آن لحاظ شده است. در آمریکا، ادارهی تحلیل آمارهای اقتصادی (BEA)، هر سه ماه یکبار این برآورد را انجام میدهد و هر بار با دریافت دادههای جدید آن را مورد بازنگری قرار میدهد.
تولید ناخالص داخلی واقعی: به منظور مقایسهی سال به سال خروجیهای اقتصادی، باید تأثیر تورم را از محاسبات خارج نمود. برای این کار، تولید ناخالص داخلی واقعی محاسبه میشود که در آن از شاخص ضمنی قیمت استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که قیمتها نسبت به سال پایه چه مقدار تغییر کردهاند. با ضرب شاخص ضمنی قیمت در تولید ناخالص داخلی اسمی، تولید ناخالص داخلی واقعی به دست میآید. در این محاسبات ۳ نکته مد نظر قرار میگیرد:
۱. درآمد شرکتها و افراد خارج از کشور در محاسبات وارد نمیشوند. در نتیجه تأثیر نرخ ارز و سیاستهای تجاری از محاسبات حذف میشود.
۲. تأثیر تورم از محاسبات حذف میشود.
۳. تنها محصولات نهایی در محاسبات قرار میگیرند. مثلا، اگر یک شرکت تولید کفش، خود به تولید بند کفش نمیپردازد، تنها ارزش خود کفش محاسبه میشود، نه بند آن.
تولید ناخالص داخلی واقعی از مقدار اسمی آن کمتر است. در سال ۲۰۱۵، این مقدار در آمریکا برابر با حدود ۱۶ تریلیون دلار بود که ادارهی تحلیل آمارهای اقتصادی آمریکا آن را بر اساس سال ۲۰۰۹ به عنوان سال پایه محاسبه نموده است.
نرخ رشد: نرخ رشد تولید ناخالص داخلی میزان افزایشی است که در خروجیهای اقتصادی سه ماههی یک کشور رخ میدهد. این نرخ دقیقا مشخص میکند که اقتصاد یک کشور با چه شتابی در حال رشد است. بسیاری از کشورها برای محاسبهی نرخ رشد از تولید ناخالص داخلی واقعی استفاده میکنند تا تأثیر اقتصاد در این نرخ حذف شود.
سرانهی تولید ناخالص داخلی: بهترین راه برای مقایسهی کشورها از نظر میزان تولید ناخالص داخلی است؛ زیرا برخی از کشورها به این علت دارای خروجیهای اقتصادی بزرگی هستند که جمعیت بیشتری دارند. برای داشتن مقایسهای صحیح، نیاز به سرانهی تولید ناخالص داخلی است. این معیار از تقسیم تولید ناخالص داخلی واقعی بر تعداد ساکنان یک کشور به دست میآید و مشخصکنندهی استاندارد زندگی در یک کشور است.
تولید ناخالص داخلی اسمی، خروجی اقتصادی مطلق هر کشور را اندازهگیری میکند. تولید ناخالص داخلی واقعی، امکان مقایسهی کشورها را فراهم میآورد. در مقایسهی اقتصاد دو کشور، باید تأثیر تورم و نرخ ارز را حذف نمود. بهترین روش برای این کار استفاده از شاخص برابری قدرت خرید است.
نکته بعدی و مهمی که در این عدد ۱.۷ تریلیون دلاری ملاک بوده است قیمت ارز در ایران است، وقتی شما تولید ناخالص داخلی ریالی را با دلار ۴۲۰۰ تومان محاسبه کنید به یک نقطه می رسید و اگر دلار بازار را ملاک قرار دهید به عددی به مراتب پایین تر (معادل یک هشتم) می رسید.
نکته بعدی که باید بدان اشاره کرد کامل نبودن تولید ناخالص داخلی و درامد سرانه برای نشان دادن واقعیت است که هانش راسلینگ در کتاب واقعیت بدان اشاره می کند.
وی یک روش جدید را ارایه داده است که مبتنی بر درامد است.
وی گروه های درامدی را به صورت زیر تعیین می کند:
افرادی با درامد روزانه حداکثر ۲ دلار
افرادی با درامد روزانه از ۲ دلار تا ۸ دلار
افرادی از ۸ دلار تا ۳۲ دلار
افرادی که بیش از ۳۲ دلار در روز درامد دارند
تعداد افراد در جهان بر اساس این طبقه بندی عبارتند از:
گروه اول یک میلیارد نفر
گروه دوم دو میلیارد نفر
گروه سوم سه میلیارد نفر
گروه چهارم یک میلیارد نفر
بر همین اساس شما به جای اینکه اقتصاد اول یا دهم یا بیت و نهم باشید مهم این است که بخش عمده مردم شما در کدام گروه درآمدی قرار دارند؟
آیا در ایران ما شاهد درآمد سرانه ۲۱ هزار دلاری هستیم؟ واقعیت این است که شما در اطرافتان چنین چیزی نمی بینید و عدد ۱.۷ تریلیون دلاری توهمی بیش نیست! و تصمیم گیری بر اساس این توهم خطرناک خواهد بود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰