تاریخ انتشار : پنجشنبه 10 شهریور 1401 - 8:27
کد خبر : 111417

گورباچف پیشتاز اصلاحات بین المللی

گورباچف پیشتاز اصلاحات بین المللی

آرمان شرق-گروه بین الملل: ارمان امروز نوشت: بسیاری از صاحب نظران و سیاستمداران گورباچف را فردی جاه طلب، سخت کوش و کاریزماتیک توصیف می کردند. اوهر چه در سلسله مراتب حزب کمونیست بالا می رفت بیش از پیش از ماهیت سیستمی که بهبود ناپذیر به نظر می رسید، سرخورده می شد. گورباچف با قرار گرفتن در راس اتحاد جماهیر شوروی دکترین دوگانه اصلاحات اقتصادی و شفافیت و فضای باز سیاسی را مطرح کرد.

آرمان شرق-گروه بین الملل: ارمان امروز نوشت: بسیاری از صاحب نظران و سیاستمداران گورباچف را فردی جاه طلب، سخت کوش و کاریزماتیک توصیف می کردند. اوهر چه در سلسله مراتب حزب کمونیست بالا می رفت بیش از پیش از ماهیت سیستمی که بهبود ناپذیر به نظر می رسید، سرخورده می شد. گورباچف با قرار گرفتن در راس اتحاد جماهیر شوروی دکترین دوگانه اصلاحات اقتصادی و شفافیت و فضای باز سیاسی را مطرح کرد.

گورباچف پیشتاز اصلاحات بین المللی

دور شدن سایه جنگ جهانی سوم با ابتکار عمل گورباچف

روزنامه ارمان امروز نوشت: بسیاری از صاحب نظران و سیاستمداران گورباچف را فردی جاه طلب، سخت کوش و کاریزماتیک توصیف می کردند. اوهر چه در سلسله مراتب حزب کمونیست بالا می رفت بیش از پیش از ماهیت سیستمی که بهبود ناپذیر به نظر می رسید، سرخورده می شد. گورباچف با قرار گرفتن در راس اتحاد جماهیر شوروی دکترین دوگانه اصلاحات اقتصادی و شفافیت و فضای باز سیاسی را مطرح کرد.این در حالی است که پس از فاجعه چرنوویل در سال ۱۹۸۶ هیچ نشانه ای از شفافیت دیده نشد. مقامات شوروی ابتدا پنهان کاری کردند و سپس دست به انتشار اطلاعات نادرست زدند. گورباچف نوزده روز پس از این فاجعه برای نخستین بار با مردم روبرو شد و از ترس و وحشت موجود و نیز پذیرفتن اشتباه سخن گفت. گورباچف پس از این حادثه بیش از همیشه مصمم به اجرای اصلاحات بود. وی در سال ۱۹۸۷ پیمان منع استفاده از موشک های هسته ای میان برد را با رونالد ریگان، رئیس جمهوری آمریکا امضا کرد و سبب شد تا جهان رنگ جنگ جهانی سوم را به خود نبیند. در راستای بررسی عملکرد آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، آرمان امروز گفت و گویی با علی اکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی داشته است که در ادامه می خوانید.

اصلاحات گورباچف چه دست آوردهایی در پی داشت و نقش او در عدم شکل گیری جنگ جهانی سوم چه بود؟

میخاییل گورباچف که دو روز پیش جان خود را از دست داد یکی از منادیان اصلاحات در روابط بین الملل بود. او شخصی بود که تاثیر زیادی بر تحولات دهه هشتاد و نود میلادی گذاشت. او آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود که دریافت سیستم کمونیستی دیگر نمی تواند نیازهای روز را پاسخگو باشد. دستگاه عریض و طویل شوروی در آن برهه زمانی دیگر نمی توانست مدیریت کشور را به خوبی پیش ببرد و گورباچف  به خوبی این مساله را درک کرده بود و اصلاحات ساختاری خود تحت عنوان گلاسنوست و پروستریکا را آغاز کرد. اصلاح ناکارآمدی در شوروی به هدف اول گورباچف بدل شد اما مشخص شد که شوروی به قدری ساختارش پوسیده شده که دیگر هیچ گونه اصلاحاتی پاسخگو نبود و چندی پس از این اتفاقات بود که شوروی متلاشی شد و از دل آن چندین کشور دیگر مستقل شدند. پیام مهم این اتفاقات این بود که اگر هر سیستم سیاسی به موقع به سمت اصلاح ساختار نرود، چیزی جز فروپاشی نصیب آن نمی شود. معالجه اگر به موقع آغاز نشود، هیچ فایده ای نمی تواند داشته باشد و بیمار سرانجام جان خود را از دست می دهد. شوروی نیز همچون بیماری بود که دیگر معالجه دیرهنگام به کمکش نمی آمد. مشکلات شوروی به مرحله ای رسیده بود که علاوه بر این که نمی توانست امورات داخلی رابه خوبی مدیریت کند بلکه در عرصه بین المللی نیز دیگر نمی توانست نقش یک ابرقدرت را بازی کند و در چنین حالتی مشخصا فشارهای داخلی و خارجی منجر به کودتای آگوست شد. گورباچف تا زمانی که در قدرت بود، تلاش کرد تا روابط شوروی را با کشورهای غربی ترمیم کند و همین امر سبب شد تا در حوزه کنترل تسلیحات نیزاتفاقات خوبی رقم بخورد. گورباچف پیش قدم شد تا سلاح های غیرمتعارف و سلاح های هسته ای کنترل شوند و بر همین اساس نیز پیمان هایی را با طرف های دیگر به امضا رساند. در همین مقطع زمانی بود که گورباچف تلاشکرد تا جنگ سرد نیز پایان یابد و در این امر نیز موفق بود و به دنبال همین رویداد، بسیاری از تنش ها در سطح جهان کاهش یافت. گورباچف همزمان به سمت ایجاد فضای باز سیاسی در داخل کشور نیز رفت اما سیستم کمونیستی ظرفیت تحمل تغییرات ناگهانی را نداشت و همین امر نیز به یکی از علل فروپاشی شوروی بدل شد. گورباچف درست بعد از رکود اقتصادی سالهای حکومت برژنف، قدرت را در دست گرفت. او اگرچه به آرمانهای سوسیالیستی متعهد بود، ولی جبران این رکود، اصلاحات عمده و مهم را برای شوروی گریزناپذیر کرده بود.

فروپاشی شوروی  و استقلال جمهوری های تازه تاسیس چه تاثیری برکشورهای بلوک شرق و روابط بین الملل گذاشت؟

این تغییر رویکرد، ملیگرایان در کشورهای اقمار شوروی را به تلاش برای استقلالطلبی ترغیب کرد. جمهوریهای حوزه دریای بالتیک در شمال کشور پیشگام استقلال شدند. ابتدا لتونی، لیتوانی و استونی از شوروی جدا شدند و روندی آغاز شد که به سرعت به دیگر کشورهای اقمار شوروی در چارچوب پیمان ورشو تسری پیدا کرد. تشدید این روند واگرایانه و افزایش خطر فروپاشی و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی، ملیگرایان این کشور را وارد میدان کرد. در اوت ۱۹۹۱ تندروهای مارکسیست لنینیست کودتای ناموفقی را علیه گورباچف انجام دادند. فروپاشی شوروی تبدیل به دومینویی شد تا سایر کشورهای بلوک شرق نیز یکی پس از دیگری سقوط کرده و کشورهای جدیدی در قفقاز، شرق اروپا و آسیای میانه شکل گیرد. کشورهای تازه تاسیس هر کدامبه شکلی از سیستم کمونیستی فرار می کردند و هر کدام به دنبال آینده بهتری بودند و در همین راستا تقریبا از فروپاشی شوروی در این جمهوری ها استقبال شد. هرچند برخی از این جمهوری ها توانستند سرنوشت بهتری نسبت به گذشته داشته باشند اما برخی نیز سرنوشت شومی را تجربه کردند. پس از این اتفاقات بود که دیگر مسکو تا مدت ها نمی توانست خود را به عنوان یک ابرقدرت مطرح کند و دقیقا از همین مقطع زمانی بود که عرصه بین الملل دستخوش تحولات جدی شد. روسیه تلاش کرد پس از این اتفاقات روابطی مسالمت آمیز با سایر جهان داشته باشد و این رویه برای چندین سال تداوم یافت. همه این تحولات از آن جا شروع شد که گورباچف اصلاحات خود را آغاز کرد و مشخصا با وجود تاثیرگذاری شگرفی که داشت، هیچ گاه تصور نمی کرد تا این میزان جهان با اقدامات او دستخوش تحول شود.

نقش گورباچف بر رویکردهای آتی جهان غرب چه بود؟

گورباچف به عاملی تبدیل شد تا زیاده خواهی غربی ها علنی شود زیرا او بود که توانست سایه جنگ جهانی سوم را از روی جهان بردارد اما این امر سبب نشد تا صلح در ادامه بر جهان حاکم شود زیرا غرب به جای برقراری صلح تلاش کرد تا مرزهای ناتو را به سمت شرق توسعه دهد و کشورهای جدید عضو پیمان ناتو شدند. این مسیر نیز امروز ادامه دارد و نزدیک شدن اوکراین به ناتو سبب شد تا جنگی جدید در جهان شکل گیرد. با این وجود اما این روند متوقف نشد و امروز صحبت هایی از عضویت فنلاند و سوئد در ناتو نیز مطرح می شود. همین رویه سبب شد تا بار دیگر جهان به سمت دوقطبی شدن پیش رود و بار دیگر حرف هایی از شرق و غرب مطرح شود. به دنبال انحلال اتحاد جماهیر شوروی بوریس یلتسین رئیس حزب در مسکو، با استفاده از این موقعیت در مقابل کودتا ایستاد، تظاهرکنندگان را دستگیر کرد و در ازای آزادی گورباچف، تقریبا همه قدرت سیاسی او را تصاحب کرد. گورباچف پس از استعفای خود، بنیادی تحت نام خود راه اندازی کرد، منتقد جدی بوریس یلتسین و ولادیمیر پوتین روسای جمهوری روسیه شد و برای تبلیغ جنبش سوسیال دموکراتیک روسیه یعنی همان ایدهای که اصلاحاتش را بر مبنای آن استوار کرده بود فعالیت کرد. او میخواست اصول سوسیال دموکراسی را در نظام سیاسی شوروی پیاده کند.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.