تاریخ انتشار : یکشنبه 23 دی 1397 - 21:17
کد خبر : 54407

قیمت‌دلار را می‌توان خیلی پایین‌تر هم آورد/علت‌العلل تورم توزیع تبعیضی درآمد است/افزایش قیمت دلار در چشم‌انداز هست اما قطعی نیست/ابزارها برای مقاومت ریال وجود دارد اما../این دولت گرایش به بازار‌گرایی افراطی دارد/شاهد تورم چرخ‌دنده‌ای هستیم

آرمان شرق-شایان مظاهری:تقریبا یک سالی از آشفتگی بازار دلار می گذرد و چندماهی هست که از شدت نوسانات کاسته شده ،بازار تقریبا کنترل شده و دلار هم در کانال ۱۱ هزار تومان جا خوش کرده .اینکه دولت و بانک مرکزی از چه ابزارهایی استفاده کرده یک طرف و اینکه آیا توان حفظ این ثبات را

آرمان شرق-شایان مظاهری:تقریبا یک سالی از آشفتگی بازار دلار می گذرد و چندماهی هست که از شدت نوسانات کاسته شده ،بازار تقریبا کنترل شده و دلار هم در کانال ۱۱ هزار تومان جا خوش کرده .اینکه دولت و بانک مرکزی از چه ابزارهایی استفاده کرده یک طرف و اینکه آیا توان حفظ این ثبات را دارد سوی دیگر است .دلار ارزان شد اما کالاها نه ،گویی انتظار تورمی و نگرانی از افزایش نرخ ارز در سال آینده باعث این ماجراست . نگرانی که شاید موضوعیت هم داشته باشد .از سوی دیگر دشمن هم بیکار ننشسته و همواره در صدد ایجاد چنگ روانی است ،پمپئو هم از افزایش فشار ها بر جمهوری اسلامی گفته ،به واقع چگونه می توانیم در صورت اعمال فشار بیشتر خود را ایزوله کنیم و اساسا آیا ابزارهای لازم برای غلبه بر چنین فشاری را داریم . آرمان شرق در گفت و گویی با دکتر فریبرز رئیس دانا اقتصاددان به این موضوع پرداخته که در پی می آید.

بعد از نوسانات شدید ارز، اخیرا بازار به یک ثباتی رسیده و بانک مرکزی آن را مرهون سیاست های خود می داند .به نظر شما تا چه حد می توان امیدوار بود که شاهد نوسانات شدید در بازار ارز در بازه زمانی اینده نباشیم؟

بازار ارز نوسان پذیر است ،بویژه در مورد دلار .ضربه هایی که برای نوسان روی این آهنگ بکار می افتند عمده ترینش همین شرایط سیاسی بین المللی است که تهدیدی برای فروش نفت ایران به وجود بیاورند و دیگری اینکه روابط با اروپا تیره شود .بنابراین چشم انداز نوسانی بودن حتما وجود دارد اما این را هم اضافه کنم که به نظر می رسد که ریال بیشتر از آن مقداری که افکار عمومی فکر می کرد یا انتظار داشتند مقاومت کرد و خود را حفظ کرد . من یک نظر سنجی خودم کردم چیزی در حدود بیش از ۸۰ درصد کسانی که نظر شان را می خواستم و علاقه مند بودند به ارز و یا می خواستند بخرند و یا بفروشند،انتظار داشتند که همینطور قیمت یکسره بالا برود .کسانی که به من مراجعه می کردند و سوال می کردند و من می گفتم که این بالا رفتن قیمت  دلار قطعی نیست و امکان افت قیمت وجود دارد و جدی است،حرف من را نمی پذیرفتند و حاضر نبودند یاد بیاورند که یک اقتصاددان دارد این حرف را می زند .ولی اینطور شد و ریال نشان داد که می تواند مقاومت کند . چرا این مقاومت را داشت برای اینکه ابزار ها و سیاست های لازم وجود داشته و اما دولت از انجام اینکار طفره می رفت .به خاطر اینکه این دولت یک مقدار زیادی با بخش هایی از بازار و اقتصاد که در فعالیت های مالی و پولی فعال هستند ارتباط دارد ،این گرایش شدید بازار گرایی این دولت و عشق بیش از اندازه ای که به بخش خصوصی دارد و مرتب در تمام این شرایط آشفتگی به زبان می آرودند که ما کماکان برسر سنگر بخش خصوصی ایستاده ایم و اینکه سیاست هایمان برای آزاد گذاشتن بازار بر سر جای خود می ماند که گویا یک تافته درخشانی بوده که به آن رسیده اند .تمام اینها نشان می دهد که این دولت نمی خواسته از آن ابزار های لازم استفاده کند، ولی بعدا با کنار رفتن رئیس بانک مرکزی که خودش همین قدر به این بازار گرایی تمایل داشت و اساس نماینده بخش خصوصی بود و انتخاب خوبی نبود برای بانک مرکزی ،با کنار گذاشتن ایشان ناگزیر شدند و یک مقداری تغییر سیاست دادند .بخاطر اینکه نارضایتی ها و اخلال های اقتصادی زیاد می شد و مرتب دولت آمریکا هم اعلام می کرد که دیدید چه بلایی بر سرشان آوردم .در نتیجه دولت یک مقداری در سیاست هایش ترمز زد ولی این ترمز زدن را با اکراه انجام داد .این دولت علاقه زیادی به کنترل بخش خصوصی ندارد ،گرایش به بازار گرایی افراطی دارد. اگر پایش را از این ترمزها بردارد (که به نظر من باید این سیستم ها اتوماتیک و قدرتمند تر شوند )امکان این وجود دارد که قیمت دلار دوباره بالا برود .بنابراین افزایش قیمت دلار در چشم انداز هست اما قطعی نیست.

به نظر شما بانک مرکزی و دولت چه ابزار هایی در اختیار دارند که بتوانند این نرخ ارز را با ثبات نگه دارند.از طرفی آیا به حد کافی ذخایر ارزی برای ثبات بخشی به بازار ارز داریم؟

آنچه که نوسانی شده بیشتر به بازارهای کم عمق و برکه های حاشیه ای بازار اصلی مربوط بوده ،بنابراین یکی از سیاست ها این است که ارتباط انتقال منابع این برکه ها را با بازار اصلی دولت که عبارت است از بازار برای خرید کالاها بویژه کالاهای اساسی اینها را از هم تفکیک کند و شرایط روانی را در بازار دگرگون کند و کنترل کند . از همه مهمتر این است که امکانی ندهد به دلالان و خرید و فروش کنندگان ارزی که دولت به آنها گرایش داشته . گرچه این کنترل به معنای این عملکرد های خیلی سخت و تا مرحله اعدام و مجازات های سنگین اصلا قابل قبول نیست ،چرا که خود این می تواند بازار را متزلزل کند .برای اینکه در جامعه و در میان خرید و فروش کنندگان این فکر را ایجاد می کند که هیچ استحکامی در این بازار وجود ندارد و در جستجوی راهی برمی آیند که با این بازار مقابله کنند اما کنترل به معنی اینجور سخت گیری هایی حقوقی و قضایی نیست . کنترل معنی خاصی دارد . به هر حال اگر کنترل ها بکار بیافتد و اگر مقدار ارز برای تامین نیازهای سالم در اختیار قرار بگیرد و وارد آن بازارها بشود و خارج شود، اگر سیاست های خارجی برای فروش نفت و اطمینان از فروش نفت بتواند به خوبی بکار بیافتد، همه اینها این امکان را فراهم می اورند که بشود قیمت ارز را پایین آورد . به نظرمن می شود قیمت دلار را از اینی هم که هست خیلی پایین تر آورد ،من شخصا ابزار ها و راه حل هایش را می شناسم که الان جای بحث نیست اما این دولت به دلیل علاقه و ارتباطی که با بخش هایی از اتاق بازرگانی دارد و آنها صادر کنندگانی هستند که دلشان می خواهد که قیمت دلار مرتب بالا برود ،برای اینکه این بالا رفتن هزینه های تولید کالاهای آنها را چندان بالا نمیبرد و درآمدشان را زیاد می کند . اینجور رونق های مادی و پولی و رونق های مقطعی مورد علاقه این دولت است . به این ترتیب این دولت نمی تواند همه ابزار ها را بکار بیاندازد . به گمان من این امکان وجود داشته و ضرورت هم دارد که قیمت دلار از اینی که هست پایین تر بیاید.

یکی از مقولاتی که باعث شده قیمت کالاها بعد از کاهش نرخ دلار پایین نیاید انتظارات تورمی و انتظار افزایش قیمت دلار در سال ۹۸ است .به نظر شما تا چه حد می توان نگران چنین موضوعی بود و اساسا این نگرانی موضوعیت دارد؟

وقتی که شوکی وارد می شود که قیمت ها بالا بروند مثل همین کاهش ارزش پول ملی و شوک افزایش قیمت دلار، اینها شوک هایی هستند که به دلایل واقعی و دلایل روانی فرصت فراهم می آورند که قیمت ها بالا برود . بویژه بهره بران و کسانی که از این افزایش قیمت بهره برداری می کنند، واسطه ها هستند ،صاحبان بنگاه های خرید و فروش و تجاری هستند که صاحب قدرت هستند و احتمالا ضرورتی هم نمی بینند که به اصطلاح ساده اش کار غیر قانونی کنند و راه و مسیر های قانونی برای سود بری شان هموار است . حالا یک عده ای معمولا این وسط قربانی می شوند، همیشه بوده اما آن قربانی شدن ها جلوی این اقتصاد وابسته به این منابع پولی و مالی یک اقلیت صاحب قدرت را نمی گیرد . به هر جهت وقتی که این شوک ها، قیمت ها را بالا می برند حتی اگر خود شوک از بین برود انگیزه و عامل اصلی از بین برود و قیمت دلار پایین بیاید، بقیه قیمت ها میلی به پایین آمدن ندارند ،به اصطلاح تورم چرخ دندانه ای است .یعنی یک مرحله بالاتر که افتاد به راه خود ادامه می دهد ولی به گذشته نمی تواند برگردد و یا به سختی بر می گردد.یکی ازعلت های اصلی این حالت چرخ دنده ای وجود ثروتمندان و قدرتمندانی است که به رغم برخی از کنترل ها با مفسدین اقتصادی و یا برخوردها، آنها در صحنه اصلی هستند . آنها نیروهای اصلی اقتصاد هستند وصاحب قدرت هستند و کاملا هم بلد هستند با لباس و پوشش قانونی کار کنند، ولی کارشان همین است.از تورم سود می برند و در یک کلام خلاصه کنم علت العلل تورم در جامعه ما توزیع در آمد است ،یعنی توزیع درآمد به نفع اقلیتی صاحب ثروت و به زیان اکثریت مردم است .

پمپئو مجددا از اعمال فشار بیشتر به ایران گفته و یک جنگ روانی به راه انداخته ،با فرض اینکه فشار آمریکا بیشتر شود آیا ما ابزارهای لازم را برای ایزوله کردن اقتصاد مان در برابر این فشار ها داریم؟

ابزار ها وجود دارد اما بکارافتادن آن دشوار است ،اولا این ابزارها می باید یک سیاست یک دست اقتصادی باشد، تضاد های جناح های قدرت اقتصادی بسیار شدید است و این تضاد ها باید از بین برود . برای اینکه این تضاد ها از بین برود باید شرایط هرچه بیشتر دموکراتیکه شود و این راهی نیست که مورد تایید و پسند بخش های مختلف باشد .برای اینکه بخش های مختلف از بقای قدرت سیاسی و اقتصادی خودشان با چنگ و دندان می خواهند حمایت کنند . اینکه پمپئو جدیدا این تحرک تازه را شروع کرده به هر حال امکان دارد که مجددا موجب اختلاف در اقتصاد ایران شود .مثلا دور تازه ای از کاهش ارزش پول و افزایش قیمت ها به همراه داشته باشد . دود اینها به چشم مردم می رود و دولت ایالات متحده هم می داند و می خواهد از طریق ایجاد تنگنا در مردم آنها را وادار کند که در مقابل حاکمیت بایستند و در واقع یک مقدار این اتفاق هم می افتد ولی انتظار فعالان اجتماعی و آگاهان جامعه این است که بیان نارضایتی ها به منزله دادن امتیاز به ایالات متحده نباشد .مدت زمانی که دولت اینجور سیاست ها را پیش می گیرد که متضمن رفاه همگانی نیست و توزیع عادلانه تر درآمد و ثروت و اساسا دموکرازیسیون را به همراه ندارد آن وقت سیاست های ایالات متحده و سیاست هایی که چه بسا می شود گفت تبهکارانه اند، می تواند موثر بیافتد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.