خوئینی ها می خواهد خود را تبرئه کند /نامه خوئینی ها به نفع مردم نیست/نامه خوئینی ها انتخاباتی نیست

آرمان شرق:جواد مرشدی:نخستین روز هفته یکی از نیروهای انقلابی که خود را شاید برتر از چپ ها می داند با نگارش نامه ای سرگشاده به مقام رهبری به مشکلات معیشتی مردم پرداخت،نامه ای که از نگاه جناح رقیب دور نماند و در نگاه اول کیهان آن را دیکته دشمنان ( امریکا و اسراییل ) دانست.مرد خاکستری اصلاحات شاید با چنین نگارشی قصد بر بری کردن اصلاح طلبان از پیروی آنها از روحانی و عملکرد وی دارد و یا بنا دارد مردم را برای حمایت از اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ تهیج کند. شاید هم بنا به رسالتی شرعی صرفا گوشزد مشکلات ملاک باشد.به نظر می آید نگارنده نامه اگر چه در این سالها با سکوت به نحوی اصلاح طلبان را همراهی نکرده و حتی بعنوان دبیر کل جامعه روحانیون مبارز در وقایع ۸۸ دفاعی از این جریان نکرد اما هر چه که هست مصلحت نظام را مد نظر قرار داده ،امری که به زعم خیلی ها دیر اتفاق افتاده و می بایست در سالهای قبل به آن اهتمام می ورزید.مجید انصاری معاون پارلمانی سابق روحانی و عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز به آرمان شرق گفت این نامه نظر شخصی آقای موسوی خوئینی هاست و به مجمع ارتباطی ندارد.وی در پاسخ به این سوال که آیا شما نیز موافق نظر آقای خوئینی ها هستید سکوت اختیار کرد و پاسخی نداد.عزت الله ضرغامی مشاور رهبری هم در توئیتی موسوی‌خوئینی‌هارا ولی فقیه خود در سفارت آمریکا خواند و نوشت با مجوز شرعی ایشان توانستم با شلوار رنجر غنیمتی آمریکایی نماز بخوانم! دمشان‌گرم! درست‌تر این بود که ‌گله‌مندی اخیرشان را در سال ۹۶ و خطاب به روحانی منتشر می‌کردند.در پی این واکنش ها آرمان شرق به سراغ یکی از هم دوره های سیاسی  موسوی خوئینی ها و نماینده اصلاح طلب دوره ششم مجلس رفت و نظرات وی را در این خصوص جویا شد،مهدی آیتی معتقد است این نامه تاثیری در رفع مشکلات کشور نخواهد داشت و تنها به ضرر نگارنده تمام خواهد شد.ادامه این مصاحبه را در پی می خوانیم:

.به نظر شما چرا و با چه نیتی این نامه به صورت سرگشاده ارائه شد؟

با توجه به سوابق سیاسی که من دارم به چند نکته اشاره می کنم و شاید این نظر شخصی بنده را بعضی از دوستانی که هم دوره سیاسی ما بوده اند قبول داشته باشند و بعضی قبول نداشته باشند.من از بنیان گزاران تحکیم وحدت هستم ،یعنی از ابتدای تحکیم وحدت بوده ام .تحکیم وحدت جلساتی بود که از سال ۵۸ پنجشنبه ها تشکیل می شد و در این جلسات نمایندگانی ازانجمن اسلامی همه دانشگاه ها حضور داشتند .آنها ۷ نفر نماینده تعیین کردند تا با ۵ نفرازاعضای شورای انقلاب آن زمان در ارتباط باشند ،یکی از آن ۵ نفر شورای انقلاب آقای موسوی خوئینی ها بود و همچنین آقای خامنه ای هم یکی از اعضای این شورا بودند .آقای موسوی خوئینی ها اصولا در دوران انقلاب و پیش از انقلاب یک چهره جنجالی بودند . ایشان در پیش از انقلاب یک چهره سیاسی بودند و سابقه مبارزه و زندان دارند وبعد هم عضو شورای انقلاب شدند .یعنی اولین سمت هایی که دولتمردان درجه یک ما دارند این است که عضو شورای انقلاب شدند ،مثل شهید بهشتی ،آقای خامنه ای وآقای هاشمی و دیگران . آقای خوئینی ها کسی است که درطراحی تسخیر سفارت آمریکا نظارت و دخالت کامل داشت ویکی از عوامل تشویق کننده آن جریان است .در جریانات دوران دولت موقت بازرگان و بعد در دوران بنی صدر ایشان جزو کسانی بوده که لبه تیغ همرزم این دولت ها بوده و برای سرنگونی این دولت ها همه نوع فعالیتی کرده ،هم درمورد برکناری بازرگان و هم در مورد بی کفایتی بنی صدر.برای این به این تاریخچه اشاره کردم که بگویم آقای موسوی خوئینی ها اصولا یک چهره جنجالی بوده است .اگر سوابق ایشان را در مجلس و در قوه قضائیه و کارهایی که در همکاری با دولت انجام داده وبعد در نماینده امام شدن درحج وغیره،همینطوربه عنوان مدیرمسئول روزنامه سلام و یا عضویت درمجمع روحانیون مبارز را نگاه کنیم می بینیم همه جا یک چهره تند و جنجالی بوده.در نتیجه وقتی ایشان نامه ای را در ۴۲ سال بعد ازانقلاب به رهبر می نویسد برای منی که از تاسیس دفتر تحکیم وحدت بوده ام و در جریانات سیاسی حضور داشته ام چیز خیلی عجیب وغریبی نیست. این درراستای همان شخصیت جنجالی آقای موسوی خوئینی ها کاملا تعبیر و تفسیرمی شود.

شما فکر نمی کنید یکی از دلایل نوشتن چنین نامه ای این باشد که ایشان بخواهد حساب اصلاح طلبان را از روحانی جدا کند و این نامه زمینه ساز حضور مردم برای انتخابات ۱۴۰۰ باشد،و یااینکه بر حسب وظیفه شرعی این نامه را نوشته باشند؟

با توجه به شناختی که من از آقای موسوی خوئینی ها دارم و همانطور که گفتم این کارایشان هم درغالب آن شخصیت قابل تعبیر و تفسیراست نیت ایشان را ازاین موضوع انتخاباتی نمی دانم.

نه برای شخص خودشان بلکه به نیت اینکه مردم را در انتخابات پیش رو به نفع اصلاخ طلبان به پای صندوق رای بیاورد.

نه اصلا اینجور نیست ،برای اینکه آقای موسوی خوئینی ها درهمین سال هایی که جبهه اصلاحات این همه در فراز و فرود قرار گرفت چه در جریانات کوی دانشگاه و چه در جریانات سال ۸۸ کاملا کم رنگ و کنار بوده اند.

فراموش نکنیم جریان کوی دانشگاه ازتوقیف روزنامه سلام که ایشان مدیر مسئول آن بودند آغاز شد.

درست است که روزنامه سلام کوی دانشگاه را به وجود آورد اما حتی آقای خوئینی ها آنجا معذرت خواهی هم کرد.یعنی بعد از آن جریان بعنوان مدیر مسئول روزنامه سلام عذر خواهی کرد.آقای خوئینی ها دراین دو دهه هیچ دفاع جانانه ای از اصلاحات نکرده اند.حتماایشان دنبال این نیست که بخواهد بهره برداری انتخاباتی بکند و یا در جهت جناح اصلاحات بهره برداری کند،چون ایشان خودش را شاید فراتر از جناح اصلاحات و فراتر از آقای خاتمی بداند.آن چیزی که برای من خیلی طبیعی است این است که این چهره جنجالی که در مقاطع مختلف که قبلا هم به آن مقاطع اشاره شد (لانه جاسوسی و حج و غیره)که در اینها نقش پر رنگ آقای موسوی خوئینی ها به عنوان چهره چپ جنجالی مطرح است .

.با توجه به گفته های شما پس چرا  آقای موسوی خوئینی ها بعد از ۴۱ سال و اندی چنین نامه ای نوشته اند ؟

اینکار برای این است که آقای موسوی خوئینی ها می خواهد خودش را از نظر قضاوت مردمی نسبت به مسائل گذشته تبرئه کند.الان اولین سوالی که به ذهن سیاستمداران و کسانی که حداقل در سن و سال من هستند و یا از من تجربه سیاسی بیشتری دارند می آید این است که چرا انقدر دیر ،آقا ساعت خواب.شما زمانی از فساد و نارضایتی مردم می گویید که دیگر همه مردم فهمیده اند و حتی خواجه حافظ شیرازی نیز می داند .الان شما بعنوان سیاستمدار درجه یک که از پیش از انقلاب و بعد از انقلاب در تمام جریانات بوده اید و خیلی جاها هم شریک هستید ،در تندروی و افراطی گری هایی که شده و خشونت هایی که در اول انقلاب شده در صدر بوده اید.چنین شخصی حالا بیاید و بگوید مقام معظم رهبری مردم ناامید و مایوس هستند و فساد زیاد شده کاملا خنده دار است .اولا چرا انقدر دیر پس باید بگوییم ساعت خواب،اگر هم بگوییم خواب نبودی که نبودید و نسبت به مسائل آگاه هستید و انقدر دیر اینکار را می کنید در حقیقت این یک تبرئه کردن شخصی خود شماست در دادگاه و قضاوت مردمی.چون مردم وقتی دارند قضاوت می کنند همه مسئولین نظام را با هم قضاوت می کنند .اگر از مردم سوال کنیم که فرق بین مجلس ششم با دوره های بعد چیست می گویند هیچ فرقی نمی کند ،نمایندگاه مردم نسبت به حل و فصل مشکلات مردم کور نبودند و نتوانستند مشکلات مردم را حل و فصل کنند .حالا نماینده هر دوره ای که بوده اید فرقی نمی کند چون مردم این چیزها برایشان مهم نیست و می گویند شما کارگزار نظام بودید چرا مشکلات مملکت را حل نکردید.این حرف مردم درست است،یعنی ما در دادگاه مردمی محکوم هستیم همانطور که آقای موسوی خوئینی ها محکوم است .

با این تفسیر پس باید بگوییم به زعم شما این نامه هیچ تاثیری در مدیریت اجرایی کشور و تصمیمات رهبری نخواهد داشت ؟

قطعا نخواهد داشت و به نظر من این نامه به ضرر شخص موسوی خوئینی ها تمام خواهد شد.

چرا و بر چه اساسی چنین نظری دارید؟

به جهت اینکه اولین سوالی که در ذهن من داشنجوی آن زمان مطرح می شود این است که آقای موسوی خوئینی ها این ایراداتی که شما می گیرید که به خود شما وارد است.شما خودتان بنیانگذار و موسس همه این تندروی ها و خشونت ها در طول سال های مختلف بوده اید.برخی از این دستگاه ها ی نظارتی ،دانشجویی و رسانه ای را خود شما تاسیس کردید ،خود شما در جریان این مسائل بودید و منجر به این مسائل شده اید . الان شما چه کسی را دارید محکوم می کنید،در حقیقت شما خودتان را اولین نفر دارید محکوم می کنید. در نتیجه من معتقد هستم آقای موسوی خوئینی ها اگر این نامه را در این مقطع از انقلاب می نویسد در حقیقت می خواهد خودش را در دادگاه مردمی تبرئه و خوشنام کند .می خواهد به مردم بگوید ای مردم شما شاهد باشید ما هم به رهبر تذکر دادیم و گفتیم که مردم ناراضی هستند و فساد زیاد شده،در حالی که این از نظر قضاوت مردم و دادگاه مردمی قابل قبول نیست و هر آدم عاقلی می تواند بپرسد شما خودتان مگر چکاره بوده اید که الان دارید این حرف را می زنید . در نتیجه من معتقدم این نامه به نفع مردم نیست و تاثیری در اصلاحات امور جامعه ندارد و به نفع آقای خوئینی ها هم نیست و نمی تواند ایشان را از سوابق گذشته اش تبرئه کند .این نامه یک سیاسی کاری بود و ارزشی هم ندارد و حتی می تواند بد بینی ها را هم بیشتر کند.