بلوف غرب
آٰمان شرق- من معتقدم که همین حرفهایی را که تاکنون دولت در مورد سیاست خارجی و مذاکرات زده است، ادامه بدهد. هر چند که من روی خیلی از این حرفها ممکن است نقد داشته باشم و با آنها مخالف باشم، اما معتقدم که انحرافهای ناگهانی و اقدامات و اظهارنظرهای هیجانی، میتواند آثار بسیار بدی را بر افکار عمومی داشته باشد.
در آستانه از سرگیری مذاکرات ایران و ۱+۴ و امریکا در وین اتریش، من تصور میکنم که در سمت ایران اراده کافی برای دستیابی توافق وجود دارد. اما این اراده به گونهای نیست که با عجله یا از سر اضطرار باشد. آنطورکه از جمیع شواهد برمیآید، تصمیم استراتژیکی که در سطوح بالای نظام و با هماهنگی دولت جدید گرفته شده است این است که ما در مذاکرات مشارکت کنیم، حداقل امتیاز را بدهیم و حداکثر امتیاز را بگیریم، اما قطعا مذاکره را به نتیجه برسانیم. به نظر من شواهد حاکی از چنین تصمیمی در نظام جمهوری اسلامی ایران است. قرار هم نیست مذاکرهکنندهها از سر ماجراجویی حرفی بزنند یا شعارهای غیرعملی بدهند و بدون توجه به اثر حرفهایشان بر نتیجه مذاکرات اظهارنظری مطرح کنند. همین آقای باقریکنی که الان مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی ایران است، در دوران سعید جلیلی هم مذاکرهکننده ایران بود، آن زمان دستکم در سطح تیم مذاکرهکننده ارادهای برای موفقیت مذاکرات وجود نداشت اما شرایط کاملا تغییر کرده است و واقعا تیم مذاکرهکننده کنونی، اگرچه تحت مدیریت همان فرد به مذاکرات رفته است، اما قصد دارد که نتیجه بگیرد. موضع ایران این است که از سر اضطرار تن به هیچ توافقی نمیدهیم. آنچه غربیها ادعا میکنند که اگر تا فلان زمان توافق حاصل نشود، برجام از بین میرود یا مذاکرات بینتیجه میشود، فکر میکنم تا حد زیادی بلوف است. غربیها هم راهحل دیگری به جز توافق ندارند. قدرتهای غربی با احاطه رسانهای که دارند، سعی میکنند جوسازی کنند و فشار بیشتری به طرف ایرانی وارد کنند تا امتیاز بگیرند؛ وگرنه دلیل خاصی وجود نداشت که این اظهارنظرها را به فضای رسانهای بکشانند. همین کشیدهشدن این اظهارنظرها به رسانهها، نشان میدهد که این اظهارات به بلوف نزدیکتر است. بعید است رویدادی در آینده نزدیک پیش رو باشد که باعث شود کل میز مذاکرات روی هوا برود و گفتوگوها در مورد احیای توافق متوقف شود. برخی از اقداماتی که دولت امریکا در آستانه برگزاری مذاکرات انجام میدهد، از جمله اعلام تحریمهای جدید علیه ایران، قطعا تاثیر منفی بر جو مذاکرات میگذارد. این اقدامات حاکی از این است که کماکان میخواهند از سر قدرت و قلدری مساله را حل بکنند. این رویکرد در دوره ترامپ امتحان خود را پس داده است و قطعا موفق نمیشود. هیچ بعید نیست که یک دوره ترامپیسم در پیش رو باشد. تصمیمگیران ارشدی که امروز برای مذاکرات سیاستگذاری میکنند، قطعا چنین احتمالی را در بازگشت رویکرد ترامپی به سیاست خارجی امریکا، پیشبینی کردهاند و مد نظر قرار دادهاند. واقعیت این است که اگر فرض کنیم هر نتیجهای از وادار کردن ایران به عقبنشینی در دوره ترامپ گرفته باشند، همان نتیجه را بار دیگر با تکرار همان عملکرد خواهند گرفت، قطعا اگر چنین اتفاقی رخ دهد و رویکرد فشار حداکثری در دولت جدید هم تقویت شود، در داخل کشور مشکلات و تنشهای زیادی ایجاد میشود، به همین دلیل ایران به هیچوجه به استقبال چنین شرایطی نمیرود. اما من احساس نمیکنم که تحریمهای اخیر به معنای این باشد که تصمیم قطعی برای بازگشت به دوران ترامپ گرفته شده باشد و بیشتر به معنای نمایش دادن این است که امریکا هنوز فرصت ادامه و تقویت رویکرد دولت قبلی را دارد. در شرایط فعلی معتقدم که ضمن اینکه قطعا اقدامات امریکا از جمله اعلام تحریمهای بیشتر قابل اعتراض است، اما بهتر است که از کنار آن با بیاعتنایی عبور کرد تا در مذاکراتی که جریان دارد، بتوان به نوعی دست امریکا را برای تشدید این اقدامات بست. به هر حال لازم است در شرایطی که طرف مقابل تبلیغات و جنگ روانی را در پیش گرفته است، طرف ایرانی تلاش کند فضای رسانهای را کنترل و افکار عمومی را به درستی هدایت کند. معتقدم که هر نوع تلاش نامتعارف و نامنطبق با روال قبلی ممکن است نتیجه معکوس دهد. گاهی پیش میآید که اگر در آینده اقدامات پیشینمان را ارزیابی کنیم، به این نتیجه برسیم که ای کاش رویکرد دیگری در پیش گرفته بودیم، اما در حال حاضر بهتر است که روند فعلی حفظ شود و انحراف عمدهای از خط سیر کنونی از جمله در اظهارنظرها و اقدامات صورت نگیرد. به نظرم دولت، دستگاه سیاست خارجی و مذاکرهکنندگان باید در کوتاهمدت در سطح تبلیغات رسانهای داخل و خارجی به روندی که داشتند، ادامه دهند.
قطعا میان دیدگاه من و امثال من با دیدگاه دولت کنونی، تفاوتهای عمدهای وجود دارد و قطعا با تکتک حرفها و سیاستهایی که از سوی دولت و دستگاه سیاست خارجی پیگیری و دنبال میشود، موافق نیستیم. اما نگرانی اصلی در شرایط کنونی این است که هر رفتار غیرمتعارفی نتیجه معکوس میدهد و باعث میشود افکار عمومی سیگنال غلط بگیرد.
در چنین شرایطی مذاکرهکنندگان و دستگاه سیاست خارجی باید از حرفهای غیرمتعارف و هیجانی اجتناب کنند. به عنوان یک ناظر سیاسی معتقدم که این دولت باید از برخی اقدامات اجتناب کند. اگر در داخل کشور خیلی علیه غربیها شعار بدهند فضای منفی ایجاد میکند و بلافاصله افکار عمومی داخل کشور دچار نگرانی میشود. نخستین اثر این نگرانیها را میتوان در بازار ارز و دلار مشاهده کرد. اگر هم جوری وانمود کنند که به توافق رسیدهایم یا حتما به توافق خواهیم رسید، این هم یا ممکن است که با ناباوری عمومی مواجه شود، یا سطح عمومی را پایین ببرد و باعث توهمات انتظاراتی در افکار عمومی شود. در نتیجه من معتقدم که همین حرفهایی را که تاکنون دولت در مورد سیاست خارجی و مذاکرات زده است، ادامه بدهد. هر چند که من روی خیلی از این حرفها ممکن است نقد داشته باشم و با آنها مخالف باشم، اما معتقدم که انحرافهای ناگهانی و اقدامات و اظهارنظرهای هیجانی، میتواند آثار بسیار بدی را بر افکار عمومی داشته باشد./اعتماد-احمد شیرزاد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰