حسرت کنسرتهایی که بر دل ماند
حسرت کنسرتهایی که بر دل ماند آرمان امروز: سکانس اول: پیرمرد، صبح از خواب بیدار میشود، دنبال بهترین لباسهایش میگردد، به همسرش میگوید: – امروز برای کنسرتم، چه کسانی میآیند؟ لباس چه بپوشم؟ زن که سراسیمه به او نگاه میکند، نمیداند چه بگوید. – به نظرت امروز چند نفر به سالن میآیند؟ ساعاتی بعد خبر درگذشتش جامعه هنری