ضعف حکمرانی در ایران ناشی از امتناع از تشکیل دولت ملی مدرن در ایران است
آرمان شرق-هرگونه همرنگیِ اندیشهنشده با جهان ایرانیان را یک گام به لب پرتگاه نزدیکتر میکند و هرگونه اصرار و تأکید غیرانتقادی بر گذشته، بر فاصله آنان از دنیای معاصر میافزاید و آنان را دچار جمود و شکست سختتر مینماید. برای ایران یا حتی میتوان گفت حوزه تمدنی ایرانشهری یا حتی فراتر، منطقه خاورمیانه که درگیر نزاعهای گسترده و مزمن است چارهای نیست، جز آنکه در ریشهیابی مشکل به پایینترین لایهها توجه شود. وگرنه جنگ و نزاع از این منطقه دامن برنمیگیرد و دولت ملی مدرن به مفهوم حاکمیت اراده ملی مستقر نمیشود.
شواهد بسیار محکم و متقنی هم از شکلگیری شبکههای جهانی و روانشدن جریانهای جهانی به میان میآوردند. آنان از نظر تئوریک این نظریه را ترویج میکردند که زمان و مکان فشرده شده است بنابراین مرزها معنای سابق خود را ندارند. با این وجود، واقعیت خارجی نشان داد که به موازات جریانهای سیاسی، فهم جدید از هویتهای ملی و محلی در میان ساکنان کره خاکی شکل گرفت که نهتنها موجب محوشدن مفهوم زمان و مکان نشد که موجب تشدید و شکلگیری شبکههای ارتباطی محکمتری از هویتهای مادون جهانی شامل هویتهای ملی و محلی شد.
آخوندی با بیان این جمله که «تنها از سال ۱۹۹۰ تاکنون تعداد کشورهای عضو سازمان ملل از ۱۵۱ عضو به ۱۹۳ عضو افزایش یافته است. فراتر آنکه از انواع حرکتهای تجزیهطلبانه یا خودمختاریخواهی در دنیا نیز میتوان در این ارتباط یاد کرد» افزود: به همین سیاق، نیاز به تأکید است که حس تعلق دینی در ناکجاآباد و در لازمان شکل نمیگیرد. هنوز، هیچیک از ادیان نه تنها حس تعلق سرزمینی را از پیروانشان سلب نکردهاند بلکه با تعریف و بازتعریف سرزمینهای مقدس، جواز جنگ و دفاعهای مقدسی را برای نگهداشت و توسعه قلمرو سرزمینی خود صادر کردهاند.
او تأکید کرد: فهم ملی از زمان و مکان هسته سخت هویت ملی است که باید آن را به رسمیت پذیرفت و امکان رویگردانی از آن نیست. اشخاصی که هویت را به ایدئولوژی اعم از دینی یا غیردینی تقلیل میدهند، خودآگاه یا ناخودآگاه منکر عنصر زمان و مکان، حس تعلق سرزمینی و حس تعلق وفاداری ملی میشوند و کشور را برای مدتهای طولانی در وضعیت تعارض نگه میدارند. آنان در عمل شهروندان را به دو گروه شهروندان درجه یک و دو، خوب و بد، وفادار و غیروفادار یا مؤمن و غیرمؤمن تقسیم میکنند و در عمل از شکلگیری مفهوم ملت ممانعت میکنند.
من بر این باروم که رویکرد تاریخی-تمدنی، بازخوانی و بازاندیشی درباره نظام معرفتی ایرانیان و مؤلفههای شکلدهنده نظم و امنیت اجتماعی در این حوزه تمدنی میتواند شکلدهنده ایده ایرانِ امروزین باشد. منظور ایدهای است که بر فراز زمان و مکان هر لحظه امکان ساختیابی جدید داشته باشد. نگاه تمدنی به زندگی جمعی به مفهوم بهرهمندی از معرفت انباشتهشده و آموزههای برقراری نظم و امنیت اجتماعی مردمانی متشکل از قومها، گروهها، زبانها و ادیان و مذاهب مختلف در پهنه گستردهای از گیتی بر فراز یک تاریخ طولانی است. همه تمدنهای جهان؛ به استثنای چین فراتر از مرزهای ملی هستند. در عین حال، تجربه زیست مشترکِ ملتها، همبستگی و پیوندهای استواری را بین آنها برقرار ساخته است. ازاینرو این رویکرد ضامن صلح پایدار و همکاری مشترک در تمام حوزههای زیست انسانی بین ملتهای درون تمدن و بیرون آن است.
آخوندی در پایان گفت: این قلم بر این باور است که تمدنی که امکان نقد تیز خود از درون را نداشته باشد، تاب و توان بازتعریف خود در رویارویی با جریانهای مؤثر و تغییردهنده بیرونی را نیز ندارد. بیگمان، باید در اندیشه تعریف و بازتولید یک دوره جدید از درک مفهوم نظم، سیاست و قدرت در ایران، در چارچوب تمدن ایرانی و دستاوردهای قانون اساسی مشروطه و جمهوری اسلامی بود. در این فراگشت باید جدید و قدیم قابل تمییز و تشخیص از یکدیگر باشند ولی، نه به مفهوم گسست از یکدیگر. به هر روی، باید نسبت امر جدید با باورهای تاریخی در زمان کنونی روشن باشد وگرنه بیدرنگ به تعارض میانجامد. چنان که به دلیل بیتوجهی به این ارتباطها، در وضعیت حاضر در عینِ تعارض زندگی میکنیم و بهسختی نفس میکشیم.
کمتوجهی به ایده ایران و نیافتن راهی برای خروج از تعارض سبب شده که ایران سرزمین پروژههای نیمهتمام باشد. در این ارتباط میتوان به نمونههایی چون مشروطه نیمهتمام، مدرنیته نیمهتمام، نهضت ملی نیمهتمام، جمهوری نیمهتمام و حاکمیت قانون نیمهتمام و پروژههای دیگری از این دست اشاره کرد. در این فضا، به باور این قلم، مبرمترین وظیفه روشنفکری بازگشت انتقادی به خویش است. هرگونه همرنگیِ اندیشهنشده با جهان ایرانیان را یک گام به لب پرتگاه نزدیکتر میکند و هرگونه اصرار و تأکید غیرانتقادی بر گذشته، بر فاصله آنان از دنیای معاصر میافزاید و آنان را دچار جمود و شکست سختتر مینماید. برای ایران یا حتی میتوان گفت حوزه تمدنی ایرانشهری یا حتی فراتر، منطقه خاورمیانه که درگیر نزاعهای گسترده و مزمن است چارهای نیست، جز آنکه در ریشهیابی مشکل به پایینترین لایهها توجه شود. وگرنه جنگ و نزاع از این منطقه دامن برنمیگیرد و دولت ملی مدرن به مفهوم حاکمیت اراده ملی مستقر نمیشود./شرق
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰