نظریه»ها در بستر آزادی و استقلال متولد میشوند
آرمان شرق- «نظریهپردازی» نسبتی با «نظریهبازی» ندارد. اگر «مراتب علمی» در کشور ما رعایت نشود و کار پژوهشی بیش از این به خودنمایی، سیطرۀ کمیت، آمارسازی، «پروپاگاندا» و کسب منافع مادی کشیده شود، خسران بزرگی برای دانش، اندیشه و پژوهش از سویی، و عقبماندگی و انزوای بیشتر ایران از مدار هدفهای توسعۀ پایدارِ ملل متحد از سوی دیگر خواهد بود.
جغرافیای دانش، به پهنه و گستردگی ذهن بشر در سیارۀ زمین است. در گسترۀ این جغرافیا، دعاوی اهل معرفت آزادانه مطرح میشود. نظریهها، پارادایمها و دیگر اَشکال معرفتی که بتوانند بهنحو منطقی همراه با ادّله از خود دفاع کنند، در این جغرافیا به حیات خویش ادامه میدهند و آنها که قادر به دفاع علمی از خود نباشند، لاجرم به بیرون این جغرافیا پرتاب میشوند.
ما در عرصههای علمی ایران، بهویژه در دانشگاهها، هم به متون تالیفی علمی، روشن و منقح، و هم به ترجمههای تخصصی موثق توأم با امانتداری، صحت و فهمپذیری نیاز داریم. در انتقال علوم انسانی به کشور و آموزش آن، باید در عین دقت و امانتداری، با اقتباس آگاهانه، مقتضیات فرهنگی جامعۀ ایرانی را در نظر گرفت. اما باید تاکید کنم که این تمهید بهمعنی برچسب غربی و غیرغربی زدن به علوم از جمله علوم انسانی و بهویژه علوم سیاسی نیست که کاری سیاستزده و به طمع استفادۀ ابزاری در جهت قدرتطلبیِ فاسد است. قانونمندیهای علوم انسانی، از اقتصاد و جامعهشناسی گرفته، تا علوم سیاسی و روانشناسی، دارای کلیت و عمومیت (Universality) است. اگر چنین نباشد که نام «علم» نمیتوان بر آنها نهاد. دانشها را باید با فروتنی علمی به دقت فراگرفت و سپس با دلیری همراه با حزم و احتیاط، بدون خودبینی و تهور، به نقد آنها پرداخت.
توصیه میکنم فعلاً در همین حد در ایران تلاش کنیم و برآیند کار منظم و خستگیناپذیر خود را در چارچوب فهم، نقد و تفسیر روشمند و دقیق نظریهها در اختیار کشور قرار دهیم و در حد توان و بضاعت خود بکوشیم و هر«دیدگاه»، «رأی» و«نظر»ی را که در مقاله و کتابی نگاشته شده است، «نظریه»(Theory) نخوانیم.
چنانکه تاریخ علم و فلسفه نشان میدهد، در هر سده، تعداد «نظریهها» در علوم انسانی بهسختی به تعداد انگشتان دو دست میرسند. بهعنوان مثال، توماس هابز، جان لاک، دیوید هیوم، ژان ژاک روسو و ایمانوئل کانت در میان فیلسوفان اروپایی، «نظریهپرداز» بودهاند. در ایرانزمین نیز میتوان از ابونصر فارابی، ابوعلیسینا، شهابالدین سهروردی و صدرالدین شیرازی بهعنوان صاحبان نظریه نام برد. بهعنوان نمونه، محاسبه کنید در سدۀ هجدهم میلادی چند فیلسوف نظریهپرداز در غرب ظهور کردهاند؟ همین محاسبه را در مورد تاریخ ایران بعد از اسلام در ۱۴۰۰ سال اخیر پیرامون علوم انسانی انجام دهید. در هر قرن، چند نظریهپرداز در ایران داشتهایم؟
پرسش اساسی این است که نظریه چیست و نظریهپرداز کیست؟ در این نوشتۀ کوتاه، مجال پرداختن به پیشینه و تعاریف «نظریه» در دوران جدید نیست. این کار فرصتی دیگر میطلبد. از این رو به چند مصداق روشن اشاره کردم. اکنون میتوان افزود که نظریهپردازی کاری دستوری و فرمایشی نیست. نظریه را نمیتوان و نباید «دیکته» کرد. میپرسم کدام «نظریه» در طول تاریخ براساس فرمان و برنامهریزی حکومتها پدیدآمده است؟ میدانیم که «نظریۀ دولت» (Theory of State) با سیاستنامه، شریعتنامه و نصیحهالملوک فرق اساسی دارد؛ چنانکه سِیَرُالمُلوک(سیاستنامه) خواجه نظامالملک و شهریار ماکیاولی با آراء اهل مدینۀ فاضلۀ فارابی و روحالقوانین مونتسکیو تفاوت بنیادی دارند.
توصیه میکنم «نظریه» و «نظریهپردازی» را به حال خود رها کنند. هر زمان، نظریهای در ذهن و ضمیر اندیشهوری آزاد و مستقل پدید آمد، او خود همانند تبارِ نظریهپردازان، آن را بر صفحات کاغذ منعکس میکند. نظریهپردازی کاری خلاقانه است که زمان، چگونگی شکلگیری، فرجام و تأثیرگذاری آن بر نظریهپرداز روشن نیست و پیشبینی ناپذیر است. جان رالز (۲۰۰۲-۱۹۲۱) فیلسوف سیاسی سدۀ بیستم در مصاحبهای گفته بود وقتی رسالۀ نظریهای دربارۀ عدالت (۱۹۷۱) منتشر شد، به خودم گفتم چند جلد از آن را به همکارانم در دانشگاه هاروارد پیشکش میکنم و آنها نگاهی به آن میاندازند و سپس در قفسۀ اتاقشان میگذارند. من نمیدانستم و هرگز پیشبینی نمیکردم که این رساله مورد توجه فیلسوفان، دانشگاهیان و مراکز علمی جهان قرارگیرد. گفتنی است که رسالۀ رالز تا سال ۲۰۰۳ به ۲۷ زبان ترجمه شده و بیش از ۲۵۰۰ مقاله دربارۀ آن به ثبت رسیده است(Freeman, 2003:1).
خلاصه آنکه، قصۀ نظریهپردازی، قصۀ برنامههای روزهای جمعۀ رادیو و تلویزیون نیست. قصۀ عقد قرارداد یکساله با هدف تهیۀ نظریه و تحویل آن به نهاد مربوطه جهت تشکیل جلسۀ دفاع از آن و کسب امتیاز برای ثبت در «پرونده ترفیع و ارتقاء» بعضی از اعضای هیئت علمی دانشگاهها و مزایای دیگر نیست. قصۀ صدور آمار نظریهپردازی در شمار هزاران(!) نیز نیست که به دنیا اعلام کنند: «ما رکورد زدهایم»! در یک کلام، «نظریهپردازی» نسبتی با «نظریهبازی» ندارد. اگر «مراتب علمی» در کشور ما رعایت نشود و کار پژوهشی بیش از این به خودنمایی، سیطرۀ کمیت، آمارسازی، «پروپاگاندا» و کسب منافع مادی کشیده شود، خسران بزرگی برای دانش، اندیشه و پژوهش از سویی، و عقبماندگی و انزوای بیشتر ایران از مدار هدفهای توسعۀ پایدارِ ملل متحد از سوی دیگر خواهد بود.
منابع
Freedman, Samuel (2003), “John Rawls- An Overview”, The Cambridge Companion to Rawls, ed. by Samuel Freedman, Cambridge: Cambridge University Press
۳۱۲«نظریه»ها در بستر آزادی و استقلال متولد میشوند
Facebook
Twitter
LinkedIn
Skype
WhatsApp
Telegram
Print
مشق نو-سیدعلی محمودی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰