جامعهشناسی ،ابزار و دانشی که هرگز در گفتمان وزارت بهداشت یافت نمیشود
آرمان شرق- آیا میتوان در هر دوره و شهری به گونهای از «فرهنگ ابتلا» و «فرهنگ شیوع» بیماری پرسید یا خیر و باز بس پرسشها و ابزارهای دیگر که ما را یاریرسان است و راهبر این پژوهش جامعهشناختی. ابزار و دانشی که تاکنون هرگز در گفتمان وزارت بهداشت یافت نمیشود و سیاستگذاری و راهبری آن در دست بینشهای پوزیتیویستی و اثباتی «پزشکان مدیر» شده است! بساطی خالی از علوم انسانی و دانشهایی چون «جامعهشناسی و روانشناسی که در اکنون جامعه برای «زندگان» بهکار میآید»!
اکنون سخن از ورود به پیک ششم کرونا در جامعه است.مطابق آمار رسمی بیش از صد و بیست و شش هزار نفر، در این بیماری جان باختهاند (هر شش روز نزدیک هزار نفر!) بیشتر از این نیز شوربختانه همچنان در راه است! این جمعیت بیتردید، برای هر تحلیل جامعه شناختی و روانشناختی، کفایت کامل و ارزش بسزایی دارد. بلی کفایت میکند تا از علتها و دلایل فرهنگی و اجتماعی مبتلایان و بیماران و نهایتا مرگ آنها تحلیل مفید و کارایی برای مقابله و مواجهههای بعدی با این پاندمی فراگیر داشته باشیم و دستمان اینقدر خالی نباشد! آشکارا در این بیماری فراگیر بود که فهمیدیم کرونا بهواسطه شیوه ابتلای خود هویتی بهغایت اجتماعی و فرهنگی دارد تا آنجا که مفهوم «فاصله اجتماعی» (social distance) شکل گرفت و توصیه به رعایت آن زینتبخش هر مکان و دکان و دفتر شد. اما البته دانش جامعهشناسی میتواند و میبایست بیشتر از این، با ابزارهای شناختی و پژوهشی خود، و نیز کنار زدن آمار و دادههای خشک و خالی سردخانهها که آن نیز از دادن درست و کاملش دریغ داده شد، راه به دلایل و شیوههای جامعه شناختی ابتلا و نهایت فوت شدنشان ببرد. اینکه فوتشدگان در این بیماری اغلب زنان یا مردان؟ سن و سال آنان چه بوده است؟ جوان یا میانسال و سالخورده، شاغل یا بیکار؟ میزان تحصیلات و باسواد یا بیسواد بودن فوتشدگان ؟، در شهر یا روستا، در آپارتمان یا خانههای ویلایی؟ توانایی مالی مبتلاشدگان چقدر بوده و تا کجا به پرداخت هزینههای بیماری موفق شدند، و…. بس سوال بیشتر و فرهنگیتر آنکه تا چه اندازه از شیوههای رعایت اطلاع داشتهاند و چه میزان در عمل پایبند به آن بودهاند؟ یا فرهنگ و قومیت و رسوم و مراسمات تا چه حد موثر بوده، کمککننده بوده یا مانع؟
آیا میتوان در هر دوره و شهری به گونهای از «فرهنگ ابتلا» و «فرهنگ شیوع» بیماری پرسید یا خیر و باز بس پرسشها و ابزارهای دیگر که ما را یاریرسان است و راهبر این پژوهش جامعهشناختی. ابزار و دانشی که تاکنون هرگز در گفتمان وزارت بهداشت یافت نمیشود و سیاستگذاری و راهبری آن در دست بینشهای پوزیتیویستی و اثباتی «پزشکان مدیر» شده است! بساطی خالی از علوم انسانی و دانشهایی چون «جامعهشناسی و روانشناسی که در اکنون جامعه برای «زندگان» بهکار میآید»!/اعتماد-فرامرز معتمد دزفولی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰