تاریخ انتشار : دوشنبه 12 مهر 1400 - 17:19
کد خبر : 79780

معاهده AUKUS، تضعیف اتحادیه و وضعیت ایران

معاهده AUKUS، تضعیف اتحادیه و وضعیت ایران

آرمان شرق- متاسفانه منطقه غرب آسیا درگیر “تنش های همسایگی” است و با سیاست دولت جدید آقای رئیسی همراهی ندارد اما، ضمن آمادگی و هوشیاری نظامی و دفاعی و حتی “دفاع فراسرزمینی” برای مقابله با اتحاد تروریسم و صهیونیسم، دور اندیشی لازم است. جمهوری اسلامی ایران باید با یکی از همسایگان با ایجاد “مخرج مشترک”، هسته اولیه و موتور محرک همکاری منطقه ای را تشکیل دهد. معاهده اقتصادی “اکو” و یا هر معاهده دوجانبه با یکی از همسایگان حائز شرایط، برای هدف منظور مد نظر قرار داده شود.

سید وحید کریمی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سیاسیون کشور چین باید بیشتر هوشیار باشند و متحد استراتژیک بخرند. هرچند میل به تقابل با امریکا ندارند اما انگلیس و امریکا با توجه به ضربه هنگ کنگ به انگلیس و به زعم ترامپ، دزدی چین در تکنولوژی امریکا، کشور چین در استراتژی مهار قرار داده شده است و اگر عاقل باشند چینی ها باید به دنبال جمهوری اسلامی باشند و مقامات جمهوری اسلامی نیز ارزان فروشی نکنند. ضمنا در ترتیبات شانگهای منافع بیشتری برای جمهوری اسلامی ایران گنجانده شود.
معاهده AUKUS، تضعیف اتحادیه و وضعیت ایران
دیپلماسی ایرانی: طبق اسناد منتشره، اتحاد سه کشور استرالیا و انگلیس با امریکا تحت عنوان “اکواس” با هدف مهار چین تشکیل شده است. بدیهی است با “نگاه ایرانی” می توان تبعات معاهده یا اتحاد سه کشور انگلیسی زبان را به گونه ای دیگر نیز مد نظر قرار داد که به صورت اختصار ارائه می شود.

۱- مدیریت جدید برای رصد و کنترل و مقابله با چالش های جدید در سیاست بین الملل و تشکیل هسته اولیه نظم جدید جهانی “آنگلوساکسون” تشکیل شده است و احتمال افزایش دیگر کشورها به این اتحادیه وجود دارد.

۲- در این رابطه، مطالعه همکاری ۵ Eyes بین کشورهای انگلیسی زبان و مستعمره انگلیس و برنامه Global Britain دولت “برویس جانسون” در لندن مفید به نظر می رسد و این احتمال وجود دارد به تدریج اعضای “۵ هوشیار۵ Eyes ” رسما به معاهده بپیوندند زیرا همکاری اطلاعاتی و نظامی بین این اعضا وجود دارد.

۳- بدیهی است دو کشور انگلیس و امریکا با توجه به رهبری سیاسی امریکا در نظام بین الملل و ریاست انگلیس بر جامعه مشترک المنافع با بیش از ۵۰ کشور و عضویت دائم در شورای امنیت با حق وتو، قدرت بلامنازع در اختیار آنها قرار می دهد.

۴- در ظاهر، مدیریت به رهبری امریکاست اما از آنجایی که “درهم تنیدگی اتمی و اطلاعاتی و نظامی بین انگلیس و امریکا” وجود دارد و دو کشور دارای مرکز کنترل مدیریت مشترک برای اقدامات جنگی هستند، مدیریت “اکواس” مشترک بین دو کشور انگلیس و امریکاست.

۵- این معاهده می تواند به عنوان استراتژی کلان غرب (انگلیس و امریکا) منهای کشورهای قاره اروپا به خصوص اتحادیه اروپایی برای سیاست بین الملل مد نظر قرار داشته باشد.

۶- تبعات معاهده برای اتحادیه اروپا با محوریت فرانسه منفی است مگر اتحادیه اقدام به همکاری با اعضای اکواس بکنند. کنار گذاشتن فرانسه از توافق ساخت زیردریایی اتمی برای استرالیا، نوعی تذکر به اتحادیه اروپایی برای پیروی و یا جدایی از اتحاد انگلیس و امریکا در نگاه به امنیت جهانی است.

۷- در حال حاضر می توان گفت، اتحادیه اروپایی در کما بسر می برد و تا تشکیل دولت در آلمان و انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه، تصمیم خاصی در مقابل یا همکاری معاهده اکواس نمی تواند اتخاذ کند. تعداد زیادی از اعضای اتحادیه اروپایی با تفکر آنگلو ساکسون و ترجیحا پوشش امنیتی پیمان نظامی ناتو به رهبری امریکا همراهی دارند. لذا می توان گفت معاهده اکواس اقدامی از سوی انگلیس برای تضعیف اتحادیه اروپایی بعد از خروج از اتحادیه اروپایی است.

۸- فرانسه از زمان دولت نیکولا سارکوزی و خاتمه دولت ژاک شیراک، از تفکر ژنرال دوگل مبنی بر استقلال امنیتی اروپا از امریکا فاصله گرفت و همکاری با پیمان نظامی ناتو به رهبری امریکا را افزایش داد و بعید به نظر می رسد دولتمران امروز فرانسه، اراده سیاسی و توان اقتصادی بازگشت به اندیشه استقلال امنیتی از امریکا را داشته باشند.

۹- دولت آلمان هرچند در مدیریت اقتصادی اتحادیه اروپایی اجبارا با فرانسه همکاری تنگاتنگ دارد اما به عنوان عضو فعال ناتو، برای ایجاد توازن با بلندپروازی های فرانسه، در گروه امنیتی انگلیس و امریکا قرار دارد. سیاست اروپایی آلمان، “یکی به میخ فرانسه و یکی به نعل انگلیس و امریکاست.”

اتحادیه اروپایی چین را چالش اول برای اروپا نمی داند اما در مورد خطر روسیه، بین اعضا اتحادیه اروپایی اختلاف نظر وجود دارد و صادرات مستقیم گاز روسیه به آلمان، مورد اعتراض انگلیس و امریکاست که مباحث ادامه دارد و باید رصد شود.

۱۰- در تبعات برای جمهوری اسلامی ایران، انگلیس با خروج از اتحادیه اروپایی، درصدد اجرای سیاست خارجی “تهاجمی و لجام گسیخته”، البته با “قدرت سخت امریکا” است. باید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دو کشور انگلیس و امریکا را ادغام شده تلقی، رصد و واکنش داشته باشیم و به اعتراض تنها به امریکا بدون انگلیس خاتمه دهیم چه بسا با محکومیت انگلیس در خلافکاری مشترک کاخ سفید و دفتر نخست وزیری انگلیس در روابط بین الملل، بر تغییر تفکر رفتاری دولتمردان و بیداری نخبگان امریکایی تاثیرگذار باشد.

۱۱- سیاسیون کشور چین باید بیشتر هوشیار باشند و متحد استراتژیک بخرند. هرچند میل به تقابل با امریکا ندارند اما انگلیس و امریکا با توجه به ضربه هنگ کنگ به انگلیس و به زعم ترامپ، دزدی چین در تکنولوژی امریکا، کشور چین در استراتژی مهار قرار داده شده است و اگر عاقل باشند چینی ها باید به دنبال جمهوری اسلامی باشند و مقامات جمهوری اسلامی نیز ارزان فروشی نکنند. ضمنا در ترتیبات شانگهای منافع بیشتری برای جمهوری اسلامی ایران گنجانده شود.

۱۲- به مقامات سیاسی کشور هند تذکر داده شود که عضویت همزمان در پیمان شانگهای و معاهده نظامی چهار جانبه امریکا و ژاپن و هند و انگلیس در تضاد برای همکاری آسیایی است. هند جدا از ایفای نقش پیاده نظام آنگلوساکسون پیشگیری کند. با توجه به اولویت سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی، همکاری با پاکستان در مقایسه با هند مورد بازنگری واقع شود.

۱۳- متاسفانه منطقه غرب آسیا درگیر “تنش های همسایگی” است و با سیاست دولت جدید آقای رئیسی همراهی ندارد اما، ضمن آمادگی و هوشیاری نظامی و دفاعی و حتی “دفاع فراسرزمینی” برای مقابله با اتحاد تروریسم و صهیونیسم، دور اندیشی لازم است. جمهوری اسلامی ایران باید با یکی از همسایگان با ایجاد “مخرج مشترک”، هسته اولیه و موتور محرک همکاری منطقه ای را تشکیل دهد. معاهده اقتصادی “اکو” و یا هر معاهده دوجانبه با یکی از همسایگان حائز شرایط، برای هدف منظور مد نظر قرار داده شود.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.