اولویت با کدام قرائت
آرمان شرق- در شرایطی که دولت سیزدهم اعلام کرده که به همسایگان اولویت میدهد، مهم این است که چه قرائتی از این اولویت مدنظر است. تنها قرائت درست کاستن از تنشهای بیحاصل در مناطق دوردست و افزودن بر توان اقتصادی و دیپلماتیک ایران برای بازگرداندن آبهای رفته به جوی در مناطق همجوار است.
اشتغالات مستمر تهران طی چند ده سال گذشته در حوزههایی که به لحاظ منافع و امنیت ملی در درجه اول اهمیت قرار ندارند، این روزها در حال آشکار کردن آثار سوء خود در مرزها است. در مرزهای شرقی عوامل بیثباتی طی یکی، دو ماهه گذشته شرایط جدیدی را رقم زده و منطقه را وارد دوره کیفیتا متفاوتی کردهاند. طالبان که نه از انسجام کافی در صفوف خود و نه از توانایی لازم برای اداره موثر افغانستان برخوردار است و حمایت مردم و دیگر اقوام افغانستان را نیز ندارد، تنها توانسته افغانستان را به دور خطرناکتری از بیثباتی برای منافع ما وارد کند؛ ضمن اینکه تاثیر طالبان و گروههای تروریستی متحد آن که مبانی اعتقادی آنها عمدتا تکفیری است، بر سایر معادلات منطقهای نیز به سود منافع ایران نخواهد بود. در مرزهای شرقی همچنین شاهد دستاندازهایی در روابط با پاکستان هستیم. پاکستان در دوره بعد از استقلال همیشه یکی از بهترین و بیمشکلترین دوستان ایران بوده و این روابط خوب بهرغم برخی مناقشهها در ارتباط با فعالیت برخی گروههای تروریستی در داخل پاکستان و در مرزهای دو کشور علیه ایران دوام داشته است، اما برخی سمتگیریهای اخیر اسلامآباد طی یکی، دو ماهه گذشته تردیدهایی را ایجاد کرده است. نقش عمده و تهاجمی پاکستان در برکشیدن طالبان در افغانستان اگرچه جدید نیست، اما با غلبه طالبان بر آن کشور نمود بیشتری در ایران یافته است. فعالیت شدید پاکستان برای تشویق جامعه بینالمللی به شناسایی طالبان و بیاعتنایی اسلامآباد به حقوق مردم و منافع دیگر اقوام افغانستانی میتواند مشکلات بیشتری ایجاد کند. مشارکت پاکستان در محور ترکیه و جمهوری آذربایجان و از جمله حضور در «رزمایش سه برادر» در جمهوری آذربایجان نیز در شرایط خاص کنونی میتواند عاملی منفی در روابط ایران و پاکستان باشد. در منطقه قفقاز جنوبی، طی هفتههای گذشته تلاش جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک به ضرر منافع مسلم ایران وارد مرحله جدیدی شده است. این تلاشها که همزمان با جنگ آذربایجان و ارمنستان آغاز شد، اخیرا وارد فاز عملیاتیتری شده و از جمله مشکلات عمدهای برای استفاده کامیونهای ایرانی از جاده استراتژیکی که ایران را به ارمنستان و گرجستان و دریایی سیاه و از آنجا به اروپا متصل میکند، ایجاد کرده است. این اقدام با توافق آتشبس بین آذربایجان و ارمنستان مغایر است و روسیه نیز که ناظر بر اجرای این توافق است، موضعی خنثی در این رابطه اتخاذ کرده، چراکه این جاده مهم مواصلاتی که هند و ایران را بدون نیاز به روسیه به اروپا متصل میکند، چندان مطلوب مسکو نیست. چنانچه ترکیه و آذربایجان بتوانند مقاصد خود را در امتداد این جاده عملی کنند، تمرکز آنها در مرحله بعد متوجه دالان زنگزور خواهد شد. این دالان که نخجوان را به جمهوری آذربایجان وصل میکند…
تنها راه ارتباطی ترکیه به دریای خزر و دو سوی آن است و هر تغییر در آن اهمیت تاریخی خواهد داشت. امپراتوری عثمانی که در پی ارتباط زمینی با ازبکان علیه دولت صفوی بود، قرنها برای این منظور به عبث کوشید. این اتفاقات به ویژه باتوجه به اینکه در بستر ترویج نوعی پانترکیسم تهاجمی رخ داده، حساسیتهای بیشتری را برانگیخته است. مسوولان مربوطه ایرانی متاسفانه طی سالها درکی از زمینهسازیها برای رقم زدن چنین تحولاتی نداشتند، یا اگر داشتند دست به اقدامات کمهزینه لازم مثل ائتلافسازی، کاهش تنش در حوزههای بیاهمیت، کار موثر روی افکار عمومی و زمینهسازیهای اقتصادی نزدند. رزمایش در مرز که این روزها شاید برای بازگرداندن آب رفته به جوی انجام میشود، میتواند بسیار پرهزینه باشد و قاعدتا نباید توسل به آن لازم میشد. مرزهای آبی جنوبی نیز طی یکی، دو سال گذشته بیش از پیش از جانب تعرضهای اسراییل تحت فشار است. سفر اخیر وزیر خارجه اسراییل به بحرین مشکلاتی را که از این جهت وجود دارد، بار دیگر آشکار کرد. حضور فزاینده اسراییل در اطراف ایران در بستر حضور رو به کاهش امریکا در منطقه نیز قابل توجه است. هرگاه طی ۵ دهه گذشته کشورهای منطقه متوجه همکاری با اسراییل شدهاند، کار اطلاعاتی و نظامی وجه غالب در آن همکاریها بوده است. اینبار نیز با توجه به کاهش حضور امریکا در منطقه و نیز با توجه به ناکارآمدیها و ناشیگریهای امریکا در افغانستان و تا حدودی عراق، بعید نیست بُعد اطلاعاتی و نظامی همکاری برخی اعراب با اسراییل غلبه داشته باشد. عراق نیز همسایه دیگری است که به ویژه با توجه به انتخابات ۱۸ مهر باید مورد توجه باشد. آنچه که به انقلاب تشرین در عراق مشهور شده، طی دو سال گذشته لطماتی را به روابط ایران و عراق وارد کرده است. اکنون سوال این است که این انقلاب به چه شکل خود را در انتخابات آتی بازتاب خواهد داد. مساله اصلی این است که همسایگان ما درگیری ایران در خاورمیانه و نیز در تنشی طولانی، عمیق و گسترده با قدرتهای فرامنطقهای را فرصتی تاریخی برای تضعیف ایران دانستهاند. یکبار انقلاب و تسخیر سفارت امریکا فرصتی تاریخی به عراق صدام برای جبران تحقیر توافق ۱۹۷۵ داد که نتیجه آن یک جنگ مصیبتبار ۸ ساله بود. بقیه همسایگان ما نیز همیشه دچار وسوسهای مشابه بوده و تمایل داشتهاند از فرصت فرسایش توان ایران در نزاعهای بیپایان و بیحاصل بهره برده و شبح ایران قدرتمند در منطقه را عقب بزنند. در شرایطی که دولت سیزدهم اعلام کرده که به همسایگان اولویت میدهد، مهم این است که چه قرائتی از این اولویت مدنظر است. تنها قرائت درست کاستن از تنشهای بیحاصل در مناطق دوردست و افزودن بر توان اقتصادی و دیپلماتیک ایران برای بازگرداندن آبهای رفته به جوی در مناطق همجوار است./اعنماد-کوروش احمدی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰