تاریخ انتشار : چهارشنبه 26 خرداد 1400 - 2:09
کد خبر : 71568

همیشه دموکراسی

همیشه دموکراسی

ارمان شرق- اگرچه در روزگار جدید، به علل و عوامل متعدد، امکان و ضرورت گسترش دموکراسی فراهم آمده. جامعه ما نیز از سایر دنیا مستثنی نیست. مساله بر سر این نیست که دموکراسی اشکال ندارد، موضوع آن است که راه‌حل بهتری از آن ارایه نشده. در نتیجه از پویش برای نیل به آن نباید دست کشید، چراکه کماکان تنها شیوه‌ای که کرامت انسانی را در عرصه سیاست فراهم می‌آورد، دموکراسی است و نسبت به همه راه‌های دیگر، خطاها و اشتباه‌های کمتری دارد.

بیست و چهار سال پس از دوم خرداد
همیشه دموکراسی
محسن آزموده
ربع قرن از دوم خرداد سال ۱۳۷۶ می‌گذرد؛ روزی که به نقطه عطفی در تاریخ ایران معاصر بدل شده. جوان‌ترین رای‌دهندگان به کاندیدای تحول‌خواه، امروز چهل ساله است و مردم در این بیست و چهار سال، وقایع و رویدادهای فراوانی را از سر گذرانده‌اند. هشت سال کشاکش اصلاح‌طلبی با انحصارطلبی و سپس بر سر کار آمدن دولتی که از رایحه خوش خدمت می‌گفت، اما نتیجه عملکردش به سال هشتاد و هشت ختم شد و به‌رغم همه حمایت‌ها در نهایت در سال۹۲، هیچ اندوخته‌ای برای جناحی که از آن بر آمده بود، به‌جا نگذاشت و درنهایت هشت سال دولتی میانه‌رو که با سخت‌ترین تحریم‌ها و فشارهای خارجی و داخلی همراه بوده و از هر سو نسبت به عملکردش انتقادهایی وارد می‌کنند.
در این ۲۴ سال، ایرانیان بسیار جدی‌تر و مصمم‌تر از همه صد و پانزده سالی که از امضای فرمان مشروطیت می‌گذرد، به مشق دموکراسی پرداخته‌اند و برای نیل به آن می‌کوشند. در سال‌های پایانی دهه هفتاد، یعنی پس از پیروزی مردم در انتخابات دوم خرداد، به یک‌باره موجی در میان روشنفکران، دانشگاهیان، اهل فکر و تحقیق در ایران به راه افتاد و از هر سو بحث‌ها و گفت‌وگوهای فراوانی درباره چیستی و چرایی دموکراسی مطرح شد. در فاصله زمانی کوتاهی، انبوهی کتاب و مقاله و یادداشت درباره این مفهوم تالیف و ترجمه و جلسات بحث و گفت‌وگوی فراوانی برگزار شد.
مروری اجمالی بر آثار فراوانی که در آن سال‌ها منتشر شد، نشانگر اقبال و اهمیت مباحثی از این قبیل بود که دموکراسی چیست؟ چه ضرورت و اهمیتی دارد؟ لوازم و شرایط آن چیست؟ فواید و آسیب‌های آن کدام است؟ خاستگاه آن کجاست و آیا تحقق آن در همه جوامع امکان‌پذیر هست؟ اصلا آیا دموکراسی به عنوان یک شیوه زندگی (معنای حداکثری) یا روشی برای سیاست‌ورزی (معنای حداقلی)، امری مطلوب است یا خیر؟ آیا می‌توان و باید در همه شؤون زندگی دموکراتیک بود؟
موافقان و مخالفان دموکراسی پاسخ‌های متفاوتی ارایه کردند. گروهی آن را با اباحه‌گری و حکومت میانمایگان (اگر نه فرومایگان) و دیکتاتوری اکثریت برابر دانستند، عده‌ای آن را تحفه‌ای بیگانه و نامتناسب با سنت‌های ریشه‌دار تلقی کردند، برخی از پیش‌شرط‌های آن سخن به میان آوردند و گفتند هنوز برای جامعه ایرانی زود است. عده‌ای از معنای حداقلی آن دفاع کردند و گفتند تنها در برخی جنبه‌های زندگی می‌توان و بلکه بایسته است، دموکراتیک بود. گروهی هم مضار و مشکلات آن را بیشتر از منافعش ارزیابی کردند و در نتیجه آن را نامطلوب و مضر خواندند.
در کنار این مباحث و دادوستدهای نظری، تجربه عملی در قالب انتخابات‌های متعدد، فهم جامعه را از دموکراسی، موانع و سازوکارهای آن صیقل داد. بسیاری که در حیطه نظر موافق دموکراسی بودند، در تجربه عملی از آن رویگردان شدند و بالعکس. برخی با انتقاد از وضعیت موجود، آن را از دموکراسی واقعی دور می‌دیدند و معتقد بودند که آنچه داریم، یک دموکراسی صوری (quasi democracy) بیش نیست. همزمان در عرصه بین‌المللی، تحولاتی به وقوع پیوست که جذابیت آغازین دموکراسی را با تردید مواجه ساخت. بر آمدن دولت‌های پوپولیست افراطی از طریق سازوکارهای دموکراتیک که خود نتیجه بحران‌های اقتصادی سرمایه‌داری بود و قدرت گرفتن سیاستمدارانی که به دموکراسی به عنوان نردبانی دورانداختنی برای بالارفتن از شانه‌های مردم نگاه می‌کردند، موجب شد که تردیدهایی در مطلوبیت دموکراسی پدید آید. بارزترین این پوپولیست‌های اقتدارگرا و عوام‌فریب در جهان دونالد ترامپ بود که با خطاب قراردادن مستقیم محرومان و فرودستان و وعده‌های پوچ و میان تهی دادن به ایشان، کوشید، واسطه‌ها و نهادها و ابزارهای دموکراتیک را دور بزند و قواعد شناخته‌شده و مرسوم بازی دموکراتیک را به‌هم بزند.
پیامدهای این دولت‌های پوپولیست و افراطی اما در همه جای دنیا، اگر نگوییم فاجعه‌بار، دست‌کم تلخ و ناگوار بود، به گونه‌ای که خرد جمعی به‌رغم دشواری‌ها و تصمیم‌های احساسی، باز به این نتیجه رسیده که دموکراسی ولو در معنای حداقلی یعنی «به عنوان شیوه‌ای از حکومت یا تکنولوژی سیاسی که در آن اقتدار از طریق رقابت و مشارکت در انتخابات به واسطه احزاب سیاسی از رای و رضایت اکثریت مردم به عنوان سرچشمه اصلی مشروعیت سیاسی نشأت می‌گیرد»، اگرچه مشکلات و دشواری‌های فراوانی دارد، اما کماکان بهترین و درست‌ترین راه‌حل در عرصه تصمیم‌گیری و اجرای سیاسی است. دموکراسی در این معنا، رهاوردی بیگانه یا امری زودهنگام یا نامطلوب و متعلق و منحصر به جامعه‌ای خاص یا دوره‌ای ویژه از تاریخ نیست. آنچنان که اندیشمندان می‌گویند در همه زمان‌ها و در سراسر جوامع، می‌توان نمونه‌هایی از زیست دموکراتیک را بازجست، اگرچه در روزگار جدید، به علل و عوامل متعدد، امکان و ضرورت گسترش دموکراسی فراهم آمده. جامعه ما نیز از سایر دنیا مستثنی نیست. مساله بر سر این نیست که دموکراسی اشکال ندارد، موضوع آن است که راه‌حل بهتری از آن ارایه نشده. در نتیجه از پویش برای نیل به آن نباید دست کشید، چراکه کماکان تنها شیوه‌ای که کرامت انسانی را در عرصه سیاست فراهم می‌آورد، دموکراسی است و نسبت به همه راه‌های دیگر، خطاها و اشتباه‌های کمتری دارد.
منبع:اعتماد

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.