بررسی الگوی فراغت در جامعه ایرانی نشان می‌دهد خانواده همچنان در محوریت گذران اوقات فراغت است، اما روند تغییرات نسلی نشان از پررنگ شدن فراغت با دوستان و فراغت‌های مدرن است که کمتر با خانواده اتفاق می‌افتد. از سوی دیگر فراغت در فضای واقعی در نسل جوان جای خود را به فراغت در دنیای مجازی داده است. الگوی دیگر رواج فراغت منفعل در خانه است که نشان‌دهنده سبک زندگی منفعلانه در جامعه است که نمی‌تواند فرصتی برای بازسازی خانواده مولد در جامعه باشد. البته درخصوص چرایی رواج این الگوی فراغت باید به موانع شکل‌گیری الگوهای دیگر در جامعه توجه داشت. یکی از موانع، الگوی اشتغال رایج در جامعه است که زمان فراغت بهینه را به حداقل می‌رساند. مورد دیگر هزینه‌های فراغت و پایین بودن سهم هزینه خانوار در گروه مصارف فراغتی است. به عبارتی به دلیل سهم بالای هزینه ضروریات زندگی، فراغت در بین اولویت‌های اول قرار ندارد. نکته بسیار مهم و کلیدی در این عرصه عدم برنامه‌ریزی و نبود تعریف بومی از فراغت با توجه به کارکردهای مختلف آن و در میان اقشار و گروه‌های مختلف جامعه است. به گونه‌ای که فقدان برنامه‌ریزی و هدایتگری در این عرصه منجر به پیروی جامعه از الگوهای وارداتی درخصوص گذران اوقات فراغت شده است. به صورت مشخص تفاوت الگوی فراغتی در شهر‌های توسعه‌یافته و شهرهای کمتر‌توسعه‌یافته نشان‌دهنده رهاشدگی فرصت فراغت در جامعه است.