تاریخ انتشار : جمعه 7 بهمن 1401 - 19:34
کد خبر : 122626

شاهان نمادین؛ دوران سلطنت به پایان رسید؟

شاهان نمادین؛ دوران سلطنت به پایان رسید؟

آرمان شرق-گروه بین الملل:امروز کشور توسعه یافته ای نظیر ژاپن همچنان یک امپراطور برای آن تعریف شده است که معادل فارسی آن شاهنشاه است که شخصی است که بر چند سرزمین حکومت می کند اما امروز دیگر آن مفاهیم گذشته وجود ندارد و امپراطور ژاپن به عنوان نماد وحدت ملی در این کشور نقش آفرینی می کند و در سایر موارد نقشی ندارد.

شاهان نمادین؛ دوران سلطنت به پایان رسید؟

آرمان امروز- رضا پورحسین: نام بردن از نظام پادشاهی، ذهن را به سمت قرن های گذشته سوق می دهد اما باید دانست که حدود ۱۵ درصد کشورهای فعلی جهان نیز به شکلی با نظام پادشاهی و سلطنتی در ارتباط هستند.
بر همین اساس با آغاز سال ۲۰۲۳ میلادی همچنان ۲۶ کشور نظام پادشاهی دارند که نکته جالب آن حضور ۱۲ پادشاهی در اروپا است. با این وجود بیشتر نظام‌های پادشاهی اروپا قانون اساسی دارند. یعنی این پادشاهان تنها اجازه دارند از قدرت خود در چارچوب قانونی تعریف‌ شده استفاده کنند و به شکلی مشروطه هستند. در اروپا لیختن ‌اشتاین و موناکو نیمه ‌مشروطه و واتیکان نیز حکومت روحانیت انتخابی دارد.
هم اکنون فیلیپ ششم در اسپانیا، شاهزاده مکرون در آندورا، شاه فیلیپ در بلژیک، ملکه مارگارت دوم در دانمارک، شاهزاده هانس آدام دوم در لیختن‌اشتاین، آنری دوک اعظم لوکزامبورگ، شاهزاده آلبرت دوم در منطقه خودمختار موناکو، ویلیام الکساندر در هلند، شاه هارالد پنجم در نروژ، شاه کارل گوستاو شانزدهم در سوئد و شاه چارلز سوم در بریتانیا حکومت می کنند. باید توجه داشت که چارلز سوم هم اکنون پادشاه استرالیا، بلیز، کانادا، جامائیکا، نیوزیلند و جزایر سلیمان نیز است.
علاوه بر اروپایی ها، کشورهایی نظیر بحرین، بوتان، برونئی، کامبوج، ژاپن، اردن، کویت، لسوتو، مالزی، مراکش، عمان، قطر، عربستان، تایلند، جزایر تونگا و امارات نیز نظام سلطنتی را تجربه می کنند که وجود برخی کشورهای توسعه یافته در این لیست سوالات زیادی را در ذهن ایجاد می کند.
دکتر محسن جلیلوند، استاد روابط بین الملل در این خصوص در مصاحبه اختصاصی با روزنامه «آرمان امروز» می گوید: در دنیای مدرن دیگر شکل حکومت اهمیت ندارد بلکه این محتوای حکومت هاست که جایگاهی ویژه دارد و نسبت به آن مورد سنجش قرار می گیرد.
وی افزود: امروز در دنیا جمهوری های متعددی وجود دارند که با نگاه به ساختار آن ها متوجه می شویم که عملا نظام دیکتاتوری و سلطنتی هستند مانند آن چه امروز در کره شمالی شاهد آن هستیم. از سوی دیگر ما شاهد هستیم که در کشورهایی نظیر هلند، سوئد و انگلستان با وجود نظام پادشاهی، سیستم اداره کشور کاملا دموکراتیک است. مشخصا در چنین شرایطی است که مردم ترجیح می دهند به جای زندگی در جمهوری خلق کره شمالی، در پادشاهی سوئد زندگی کنند زیرا محتوا در سوئد دموکراتیک است.
جلیلوند ادامه داد: همواره جایگاه مردم در حکومت هاست که نشان می دهد محتوای نظام به چه شکلی است. همواره مردم و جایگاه آن ها در هر کشوری است که محتوای سیستم را مشخص می کنند. در ایران نیز شاهد هستیم که آقای مطهری عنوان می کنند که شکل نظام جمهوری و محتوای آن اسلامی است و بر همین اساس نیز نظام پیش رفته است.
این استاد روابط بین الملل تصریح کرد: حکومت ها معمولا بر اساس دو اصل مشروعیت و مقبولیت شکل گرفته و پیش می روند. در کره شمالی عنوان جمهوری دموکراتیک خلق به کار می رود در حالی که نه مردم در آن نقشی دارند و نه روندی دموکراتیک و برپایه جمهوری در این کشور وجود دارد. در نقطه مقابل ما شاهد هستیم که خاندان پادشاهی در سوئد عموما مشغول به کار هستند و بعضا نیز در میان آن ها کارمند نیز دیده می شود بدون این که امتیازی خاص در آن کشور داشته باشند.
وی افزود: در انگلستان نیز با وجود این که خانواده پادشاهی جایگاه ویژه ای دارند اما دیده می شود که دیگر صرفا جایگاهی تشریفاتی است و شاهزاده ها در آن ساختار نیز به راحتی کناره گیری می کنند و برای حفظ قدرت نمی جنگند. همین موارد است که نشان می دهد شکل حکومت در دنیای مدرن هیچ اهمیتی ندارد.
جلیلوند در پاسخ به این سوال که پس به چه علت ساختار پادشاهی در کشورها حفظ شده است، گفت: امروز ما شاهد هستیم که کشور توسعه یافته ای نظیر ژاپن همچنان یک امپراطور برای آن تعریف شده است که معادل فارسی آن شاهنشاه است که شخصی است که بر چند سرزمین حکومت می کند اما امروز دیگر آن مفاهیم گذشته وجود ندارد و امپراطور ژاپن به عنوان نماد وحدت ملی در این کشور نقش آفرینی می کند و در سایر موارد نقشی ندارد. ایفای نقشی که در سایر کشورهای جهان نیز تقریبا مشاهده می شود.
در همین فضا است که شاهد هستیم پادشاهان این کشورهای توسعه یافته به راحتی کنار می روند و یا استعفا می دهند بدون این که در سایر امور دخالت کنند. این پادشاهان و امپراطورها امروزه به این علت در ساختار کشورهای توسعه یافته تعریف شده اند زیرا ریشه ای تاریخی و فرهنگی دارد و جز باورهای این کشورهاست که می تواند این جایگاه مردم را متحد کند.
وی افزود: در کشورهای عربی وضعیت متفاوت است و پادشاهان به علت مشروعیتی که برای خود تعریف کرده اند از جایگاه ویژه تری برخوردار هستند. برای مثال امروز پادشاهی مراکش خود را از نوادگان امام حسن مجتبی می داند و بر همین اساس حکومت خود را بر مراکش مشروع می داند و امیرالمومنین خطاب می شوند. مشروعیت در دسته های مختلف نظیر کاریزماتیک، سنتی و قانونی تعریف می شود اما آن چه که بیشتر در کشورهای عربی دیده می شود، از نوع مشروعیت سنتی است و متفاوت از آن چیزی است که در اروپا و ژاپن دیده می شود.
جلیلوند با اشاره به اصل مشروطه در برخی نظام های پادشاهی، خاطرنشان کرد: اساس نظام پادشاهی در کشورهای اروپایی در قرن های گذشته مشروطه بودن است. نمونه واضح پادشاهی مشروطه نیز انگلستان است. مگنا کارتا منشور قانونی انگلیسی است که به‌ طور رسمی در سال ۱۲۱۵ به تصویب رسید. این منشور به زبان لاتین نوشته شده و به نام لاتین آن شناخته می‌شود. ترجمه متداول مگنا کارتا، منشور کبیر است که پادشاهی را انگلستان پس از مرگ ریچارد شیردل مشروطه می کند. امروز نیز انگلستان به همین علت پادشاهی متحد نامیده می شود زیرا ۷ قبیله بزرگ آن ها در پمانی پادشاه را محدود کردند و یک حکومت یکپارچه شکل دادند. از آن تاریخ پادشاهی انگلستان مشروط شد به این شکل که پادشاه سلطنت می کند و طبقات مختلف مردم نیز بر جامعه حکومت می کنند و امور را به شکلی دموکراتیک و با اتکا به نظر مردم پیش ببرند. در نتیجه در دنیای امروز و در هزاره سوم نظام های پادشاهی موجود غالبا تشریفاتی بوده و به جز مواردی نظیر عربستان، بحرین و نظایر این ها، بیشتر جنبه تشریفاتی دارند زیرا محتوای حکمرانی در آن ها دموکراتیک است. مشخصا آن ساختاری در دنیای مدرن قابل تقبیح است که محتوایی دموکراتیک نداشته باشد و ساختارها و شکل و شمایل دیگر آنچنان مهم نیست.
آن چه از این صحبت ها می توان برداشت کرد این مورد است که نظام پادشاهی و سلطنتی بواسطه شکل و ماهیت دیکتاتوری که دارد مورد قبول نیست و دیگر جهان هیچ گاه نسبت به آن روی خوش نشان نخواهد داد زیرا جایگاه مردم در چنین سیستم هایی حذف می شود. امروز نیز آن دسته از کشورهایی که همچنان نظام سیاسی آن ها پادشاهی مانده است به این علت است که با اتکا به مسائل فرهنگی و تاریخی این عامل متحد کننده را برای خود حفظ کرده اند و دیگر این امر قدیمی در کشور قدرتی ندارد و صرفا جنبه نمادین دارد هرچند برخی کشورهای عربی و آفریقایی از این امر مستثنی هستند و پادشاه در این کشورها همچنان نقشی خودکامه دارد.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.