یادش به خیر؛ دوران جنگ یک بار دربی تهران با ۱۲۰هزار تماشاگر برگزار شد و مردم تا دور زمین کنار هم نشسته بودند، بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید یا اتفاق بد دیگری رخ بدهد. اصلا چرا راه دور برویم؛ سال ۸۱ بازی پرسپولیس و استقلال به دلیل آماده نبودن ورزشگاه آزادی در همین استادیوم یادگار تبریز برگزار شد، ۷۰هزار نفر در حمایت از پرسپولیس و استقلال به ورزشگاه آمدند و یکی از سالم‌ترین و کم‌حاشیه‌ترین شهرآوردهای تاریخ برگزار شد. حالا اما ظاهرا خیلی وقت است آن روزها تمام شده؛ راستی ما کی این همه با هم دشمن شدیم؟ واقعا آیا فوتبال، یک برد یا باخت و کسب یک قهرمانی بیشتر ارزش این همه خصومت و عداوت را دارد؟

یک قصه تلخ

حتما در جریان هستید که مسابقه تراکتور و پرسپولیس در چارچوب هفته بیست‌وهشتم لیگ برتر فوتبال ایران در تبریز نیمه‌تمام باقی ماند. این بازی تا اواسط نیمه دوم بدون گل مساوی دنبال می‌شد تا اینکه داور مسابقه به دلیل شدت سنگ‌پرانی‌ها تشخیص داد دیگر ادامه کار ممکن نیست. شمار زیادی از تماشاگران از دقایق ابتدایی بازی به سمت بازیکنان سنگ پرتاب می‌کردند. این اتفاق در نیمه اول حتی منجر به مصدومیت بازیکن خودی شد، اما آنها دست بر‌‌دار نبودند. بازی به دفعات متوقف شد. نیمه اول به هر کیفیتی بود به پایان رسید، اما روند سنگ‌پرانی‌ها در نیمه دوم تشدید شد. در این میان بازیکنان تراکتور به رهبری کاپیتان این تیم یعنی مهدی کیانی بارها هواداران را دعوت به آرامش کردند. حتی ارطغرول ساغلام، سرمربی این تیم هم سمت هواداران رفت، اما فایده‌ای نداشت. زمانی حجت برای پایان بازی بر داور تمام شد که روی ارسال یکی از کرنرها، کمک‌داور بازی به عنوان سپر انسانی رامین رضاییان عمل کرد، اما بارش سنگ متوقف نشد و او بسیار خوش‌شانس بود که آسیب جدی ندید. نهایتا هم داور بازی، کمک‌هایش و همین‌طور بازیکنان پرسپولیس را صدا کرد و دوان دوان زمین پرخطر بازی را ترک کردند. یکی از اهداف اصلی سنگ‌پران‌ها در ورزشگاه، امید عالیشاه بود که سابقه گذراندن خدمت سربازی در تراکتور را دارد و از همان زمان بین او و برخی هواداران این تیم اختلاف نظر به وجود آمده است. عالیشاه بارها هدف پرتاب سنگ قرار گرفت و یک بار هم از کوره در رفت و یکی، دو سنگ را به سمت تماشاگران بازگرداند. حالا باشگاه تبریزی عمده فعالیت دفاعی‌اش را معطوف به مانور روی همین اتفاق کرده و می‌کوشد تا عالیشاه را مقصر اصلی اتفاقات عصر پنج‌شنبه قلمداد کند، اما کمتر کسی استدلال آنها را می‌پذیرد و استدلال مقابل این است که نمی‌شود غیر از همه هتاکی‌ها عملی نزدیک به قصد جان یک بازیکن را هم بکنی و بعد واکنش او را به عنوان عامل اصلی ناهنجاری‌ها جا بزنی.

چرخه بازتوزیع نفرت

گروهی از هواداران تراکتور البته در توجیه اتفاقات روز پنج‌شنبه، به ترقه انداختن برخی هواداران پرسپولیس در بازی سه سال پیش دو تیم در ورزشگاه آزادی اشاره می‌کنند. البته که آن کار هم مذموم و ناپسند بود و همان زمان مورد نقد و نکوهش قرار گرفت، اما اینکه چون چند نفر سه سال پیش ترقه زده‌اند ما هم باید جبران کنیم، چیزی جز بازتوزیع نفرت نیست. لابد حالا هواداران پرسپولیس برای بازی فصل بعد باید رفتار بدتری در پیش بگیرند. خب تا کی؟ تا کجا باید این روند را ادامه داد؟ حتما باید جان یک نفر گرفته شود؟ اصلا با این فضای پر از توجیهی که این روزها می‌بینیم، حتی اگر کسی هم کشته شود باز فلان باشگاه بیانیه خواهد نوشت که ما مقصر نبودیم و فلانی گناهکار است. در حالی که این فرافکنی‌ها فقط وضعیت را بدتر می‌کند. یک بار، یک جا، یک نفر باید شجاعت به خرج بدهد و بگوید ما مقصر بودیم. کی قرار است در فوتبال ایران شاهد این بلوغ باشیم؟

نمره منفی برای فدراسیون

بدون شک اتفاقات ورزشگاه یادگار یک نمره منفی بزرگ دیگر برای فدراسیون فوتبال است؛ نه به این دلیل که ظرفیت ورزشگاه بیش از حد مقرر پر شد، بلکه به خاطر ناتوانی در اتخاذ برخوردهای بازدارنده. همین امسال هر دو بازی رفت و برگشت پرسپولیس و سپاهان در ورزشگاه‌های بی‌طرف برگزار شد، چون پارسال در اصفهان شاهد تنش بودیم. از زمان اعلام این حکم، همه ایراد گرفتند که چنین آرایی فقط جنبه به تاخیر انداختن تنش را دارد و فاقد بازدارندگی کافی است. کمیته انضباطی اما برای اینکه هیچ باشگاهی را علیه خودش نکند، همیشه دست به عصا و محافظه‌کار رفتار کرده است. اگر یک بار شاهد برخوردهایی جدی‌تر باشیم، شاید بساط این داستان‌ها جمع شود. تا آن زمان اما هر روز وضع بدتر خواهد شد و کار به جایی می‌رسد که سرمربی تیم میهمان باید با کلاه ایمنی ماموران پلیس ورزشگاه را ترک کند. تازه اگر در این دو سال به خاطر کرونا مسابقات در ورزشگاه‌های خالی برگزار نمی‌شد، لابد حالا شاهد وضعیت بدتری بودیم. به راستی مماشات تا کی؟/دنیای اقتصاد