۲ دسامبر ؛ روز جهانی لغو بردهداری
آرمان شرق-گروه جامعه:سازمان ملل متحد بهدلیل پذیرش «پیمان توقف قاچاق و بهرهکشی از انسانها» از سوی مجمع عمومی این سازمان در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۴۹ میلادی، روز دوم دسامبر را «روز جهانی لغو بردهداری» اعلام کرد. تمرکز این روز بر ریشهکن کردن شکلهای معاصر بردهداری مانند قاچاق انسان، بدترین شکل کار کودکان، ازدواج اجباری و استخدام اجباری کودکان برای استفاده در منازعات مسلحانه است.
۲ دسامبر ؛ روز جهانی لغو بردهداری
محمود فاضلی
در سراسر جهان حکومتهای بیشماری در نتیجه جنگهای خود با ملل دیگر یا به عنوان ابزاری برای کنترل گروههای قومی ویژه، بردهداری را ایجاد کردند. در دوران چارلز دوم پادشاه وقت انگلیس و در ۱۶۶۳ میلادی کمپانی سلطنتی آفریقایی بریتانیا به عنوان نهاد رسمی و سازمانیافته تجارت برده در آفریقا تشکیل شد. این کمپانی بردههای شکارشده را به مستعمرات انگلیس در قاره امریکا صادر میکرد، بهطوریکه در سالهای پایانی سده هجده، ۳۰۰ هزار برده در ویرجینیا زندگی میکردند. با ورود انگلیس به تجارت برده، این پدیده به اوج رسید. در سدههای ۱۷ و ۱۸ میلادی انگلیس تجارت برده را آغاز کرد و وارد شدن ناوگان عظیم دریایی این کشور به بردهداری باعث شد تا این تجارت با رشدی بیسابقه مواجه شود.
در اواخر سده ۱۸ میلادی تجار انگلیسی برده با دراختیار داشتن ناوگانی متشکل از ۲۰۰ کشتی با ظرفیت ۵۰ هزار برده، نیمی از تجارت برده را دراختیار داشتند. با انتقال بردگان آفریقایی به سرزمینهای جدید، از آنها برای کار در معادن و مزارع ساختهشده در کشورهای خودشان نیز استفاده میشد. بهترین نمونه کهن ناسیونالیسم بردگان، شورشهای بردگان «سن دومینیک» بود که از سال ۱۷۹۱ تا ۱۸۰۳ به درازا کشید. بردگان سن دومینیک به رهبری «توسان لورتور» و با الهام از انقلاب سال ۱۷۸۹ فرانسه برای کسب آزادی خود در برابر برقراری مجدد بردگی به دست ناپلئون بناپارت جنگیدند.
نیمه دوم سده ۱۹ سالهای اوج بردهداری در آفریقا بود. در جریان تجارت برده نه تنها ثروتهای مادی و نیروی انسانی قاره آفریقا به تاراج رفت، بلکه سکنه این قاره نیز به جوامعی ناموزون و فاقد ساختار متعادل جمعیتی و فرهنگی و بیگانه با میراث تاریخی خویش بدل شدند و درنتیجه ساختهای سیاسی و اجتماعی آنان نیز منهدم شد. این فاجعهای بزرگتر از کشتار و اسارت انسانی و تاراج ثروتهای مادی است زیرا امکان نوزایی قاره آفریقا را برای دورانی طولانی از میان برد.
در سال ۱۸۰۴، هاییتی اعلام استقلال کرد و نخستین جمهوری بردگان آزادشده را در نیمکره غربی و دومین ملت (بردگان) آزاد جهان را تشکیل داد. در قاره امریکا اوج مقاومت بردگان و ناسیونالیسمی که بهدنبال آن ایجاد شده دو سده پیش از انقلاب هاییتی رخ داد. بردگان بومی برزیل برای کسب آزادی و حفاظت از میراث فرهنگی خود علیه مالکان شورش کردند. بردگان آفریقاییتبار در سراسر کاراییب و امریکای لاتین با ایجاد جوامع منزوی در مناطق محصوری که بردگان سابق با نظام حکومتی خود در آنجا زندگی میکردند، ناسیونالیسم را تقویت کردند.
جدیدترین نمونه بردگی حکومت آلمان نازی در سده بیستم است. آدولف هیتلر و حکومت او میلیونها یهودی، کولی و زندانیان جنگی را به بردگی گرفتند تا جای خالی ۱۳ میلیون کارگر آلمانی را که به ارتش پیوسته بودند، پر کنند. ناسیونالیسم وحشیانه نازیها نیز در به بردگی گرفتن اقوام غیر آریایی نقش داشت. بردگان خود آفریننده ناسیونالیسم بودند. احساسات ناسیونالیستی بردگان معمولا از مقاومت آنها ناشی میشد که از نافرمانی گرفته تا ایجاد جمهوریهای آنها را در بر میگرفت.
سازمان ملل متحد بهدلیل پذیرش «پیمان توقف قاچاق و بهرهکشی از انسانها» از سوی مجمع عمومی این سازمان در تاریخ ۲ دسامبر ۱۹۴۹ میلادی، روز دوم دسامبر را «روز جهانی لغو بردهداری» اعلام کرد. تمرکز این روز بر ریشهکن کردن شکلهای معاصر بردهداری مانند قاچاق انسان، بدترین شکل کار کودکان، ازدواج اجباری و استخدام اجباری کودکان برای استفاده در منازعات مسلحانه است.
هماکنون سه نوع از بردهداریهای متداول در جهان وجود دارد. یکی از این موارد «کار اجباری» است. در کنار اشکال سنتی کار اجباری ازجمله «بردهداری قرض» یا «کار امانتی»، اکنون اشکال معاصر بیشتری از کار اجباری وجود دارد که میتوان به کارگران مهاجری اشاره کرد که در دنیای اقتصاد برای هر نوعی از استثمار اقتصادی مانند کار به عنوان بردگان خانگی، کارگران ساختمانی، کارگران صنایع غذایی و پوشاک و بخش کشاورزی قاچاق میشوند.
در دنیای معاصر امروز قربانیان کار اجباری بیشتر مهاجرانی هستند که برای زندگی بهتر به کشورهای مدرن و صنعتی مهاجرت میکنند. این مهاجران برای کارهایی چون«بردگان خانگی، کارگران ساختمانی، کارگران صنعتی شامل صنایع غذایی و پوشاک و بخش کشاورزی و دیگر کارهای سخت» مورد استفاده قرار میگیرند.
دوم «کار کودکان» است. در سطح جهانی از هر ۱۰ کودک یک کودک کار میکند. بیشتر کار کودکانی که امروزه صورت میگیرد با هدف استثمار اقتصادی است. این امر علیه کنوانسیون حقوق کودک است که «حق کودک برای محافظت شدن در برابر استثمار اقتصادی و انجام هرگونه کاری که برای کودک خطرناک باشد، با تحصیل او تداخل داشته باشد یا برای سلامت جسمی، روانی، روحی، اخلاقی یا پیشرفت اجتماعی او مضر باشد» را به رسمیت میشناسد. این درحالی است که کنوانسیون حقوق کودکان کار اجباری برای کودکان را منع کرده بر تحصیل و رفاه کودکان تاکید میکند.
«قاچاق» از دیگر عوامل بردگی است. براساس پروتکل ممنوعیت، سرکوب و مجازات برای قاچاق افراد بهخصوص زنان و کودکان، قاچاق افراد به مفهوم سربازگیری، انتقال، واگذاری، نگهداری یا گرفتن افراد به وسیله تهدید یا استفاده اجباری یا هر گونه اشکال دیگر اجباری با هدف استثمار آنهاست. استثمار نیز به معنی استفاده از دیگران اشکال مختلف بهرهکشی، کار و خدمت اجباری، بردهداری یا دیگر اعمال شبیه به بردهداری، خدمتکاری اجباری یا قاچاق اعضای بدن است. رضایت افراد برای قاچاق شدن هم از بار این عمل چیزی نکاسته و در صورتی که فرد قاچاقشده، کودک باشد حتی در صورت رضایت خود کودک و فقدان هرگونه زور و اجبار، این عمل جرم تلقی میشود./اعتماد
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰