تاریخ انتشار : پنجشنبه 15 دی 1401 - 1:16
کد خبر : 120838

مرکزیت «گفت وگو» با تأکید بر «مباحثه»

مرکزیت «گفت وگو» با تأکید بر «مباحثه»

آرمان شرق-گروه سیاست:وقتی در جامعه گفت و گو مرکزیت یابد و مباحثه، محور آن قرار گیرد و اخلاق گفت و گویی رعایت شود، زمینه های استقرار یک جامعه عقلانی فراهم می شود که در آن افکار آزادانه ارائه می شوند و در برابر انتقاد، حق دفاع دارند و طی این نوع استدلال، توافق غیرتحمیلی گسترش می یابد.

مرکزیت «گفت وگو» با تأکید بر «مباحثه»

هوشمند سفیدی
یکی از صاحبنظران که توجه خاصی به گفت و گو دارد و از گفتار آرمانی سخن می گوید، یورگن هابرماس فیلسوف و جامعه شناسی آلمانی است، او این دیدگاه خود را در سال ۱۹۸۱ میلادی در دو جلد کتاب و مجموعاً ۱۲۰۰ صفحه مطرح کرده است؛ درواقع، نظریه کنش ارتباطی، زیربنای نظریه نظام اخلاقی، قانون و دموکراسی مشورتی را دیدگاه او تشکیل می دهد.
از دیدگاه هابرماس، کنش ارتباطی، کنش معطوف به تفاهم یا کنش متقابل عاملانی است که از طریق گفتار و عمل های غیرشفاهی به عنوان شیوه ای برای درک متقابل استفاده شده و سعی می شود تا عاملان، کنش های خود را از طریق استدلال، با همدیگر یکپارچه و هماهنگ سازند.
هسته مرکزی کنش ارتباطی را “گفت و گو” تشکیل می دهد، زیرا، تفاهم از مسیر گفت و گو حاصل می شود؛ اما او گفت و گویی را به رسمیت می شناسد و بر آن تأکید می کند که حالت “مباحثه” پیدا کند؛ زیرا مباحثه، صورتی از ارتباط است که از زمینه تجربی و عمل جدا شده و از ساختار اطمینان بخشی برخوردار است و بحث کنندگان نباید در موضوعات بحث، محدودیتی داشته باشند و هیچ نیرویی به جز قدرت استدلال بهتر، نباید به کار گرفته شود و هیچ انگیزه ای جز جستجوی همیارانه حقیقت نباید در میان باشد(ریترز، ۱۳۷۴ : ۲۱۴)؛ هابرماس این وضعیت را موقعیت گفتار آرمانی نام گذاری می کند که ایده آل ترین شکل گفت و گوست؛ براین اساس می توان گفت که توافق، حاصل مباحثه، و مباحثه حاصل کنش ارتباطی بوده و چهار ویژگی مهم آن شامل فهم پذیری، حقیقت، صداقت و صمیمیت بوده و آن ها، وجوه ممیزه آن را شکل می دهد، گرچه بعضی ها، آزادی از محدودیت و سلطه، آزمون پذیری و انتقاد پذیری را نیز به این فهرست اضافه می کنند.(شفیعی، ۱۳۸۴ : ۱۵۰ )
مقوله مهم دیگری که هابرماس در موضوع گفت و گو مطرح می کند، اخلاق گفت و گویی است که شامل آمادگی گوینده و شنونده، تمایل به حل کشمکش های اخلاقی، برابری و بی طرفی کنشگران است؛ زیرا چشم انداز تفاهم و اجماع بر روی آنان گشوده و باز است.
همچنین، مولفه اساسی “اخلاق گفت و گویی”، دیالوگی بودن و تکاملی بودن در طول گفت و گوست(علوی پور، ۱۳۹۰ : ۱۸ – ۱۵). از دیدگاه هابرماس، وقتی در جامعه گفت و گو مرکزیت یابد و مباحثه، محور آن قرار گیرد و اخلاق گفت و گویی رعایت شود، زمینه های استقرار یک جامعه عقلانی فراهم می شود که در آن افکار آزادانه ارائه می شوند و در برابر انتقاد، حق دفاع دارند و طی این نوع استدلال، توافق غیرتحمیلی گسترش می یابد.(ریترز، ۱۳۷۴ : ۲۱۵ – ۲۱۴)
دیدگاه هابرماس درباره گفت و گو، مباحثه، “اخلاق گفت و گویی” و جامعه عقلانی که در این یادداشت به اختصار مورد توجه قرار گرفت، در جامعه ما که این روزها به دنبال توجه ویژه به گفت و گو و شکل دهی مباحثه است و از شکل گیری انواع و اقسام نهادهای گفت و گو در آن سخن می رود، حائز اهمیت است؛ امید آنکه از دیدگاه های جامعه شناسی سیاسی نیز استفاده شود و آموزه های علمی بر نگاه های سلیقه ای و ناقص و غیر علمی رجحان یابد و از گفت و گو، به عنوان ابزاری برای وفاق اجتماعی، استفاده بهینه‌ی انجام پذیرد.
-علوی پور، سید محسن (۱۳۹۰). “نقد و بررسی نظریه اخلاق گفت و گویی”، شورایعالی انقلاب فرهنگی
-ریترز، جورج (۱۳۷۴). “نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر”، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: علمی
-شفیعی، محمود (۱۳۸۴). “نظریه کنش ارتباطی و نقد اجتماعی  سیاسی”، دوفصلنامه دانش سیاسی، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۴

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.