تاریخ انتشار : شنبه 12 شهریور 1401 - 9:02
کد خبر : 111605

سفر به روسیه: فرصت‌سازی یا فرصت‌سوزی؟

سفر به روسیه: فرصت‌سازی یا فرصت‌سوزی؟

آرمان شرق-گروه بین الملل:اگر این سفر و دوستی با روسیه به بهای از دست دادن فرصتی که تاریخ در شرایط کنونی در اختیار ایران قرار داده است، باشد باید از آن به عنوان فرصت‌سوزی یاد شود. توضیح اینکه در شرایط کنونی از نظر بین‌المللی فرصت‌های مناسبی‌ برای ایران مهیا گردیده است

آرمان شرق-گروه بین الملل:اگر این سفر و دوستی با روسیه به بهای از دست دادن فرصتی که تاریخ در شرایط کنونی در اختیار ایران قرار داده است، باشد باید از آن به عنوان فرصت‌سوزی یاد شود. توضیح اینکه در شرایط کنونی از نظر بین‌المللی فرصت‌های مناسبی‌ برای ایران مهیا گردیده است

سفر به روسیه: فرصت‌سازی یا فرصت‌سوزی؟

حسین مسعودنیا

آقای امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه طی سال جاری برای سومین‌بار هفته گذشته عازم کشور روسیه گردید. این سفر در مقطع کنونی از چند نظر دارای اهمیت است: ۱- مذاکرات احیای برجام به مرحله حساسی رسیده وموضع روسیه در این مرحله از مذاکرات می‌تواند حیاتی باشد. ۲- ایران و روسیه هر دو تحت شدیدترین تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب، به‌ویژه امریکا قرار، دارند و دو کشور از طریق همکاری با یکدیگر در بسیاری از حوزه‌ها تا اندازه زیادی می‌توانند از شدت تاثیر تحریم‌ها بکاهند. ۳- روسیه صدور انرژی، به ‌ویژه گاز، به اروپا را تقریبا به ‌طور کامل قطع کرده مضافا اینکه قبل‌ از آن نیز صادرات نفت این کشور به دلیل تحریم آن از سوی غرب متوقف گردیده بود و این مهم از یک‌طرف غرب، به‌ویژه کشورهای اروپایی، را با بحران مواجه ساخته است و از سوی دیگر فرصت مناسبی برای ایران جهت افزایش صادرات نفت و گاز خود و بازیابی جایگاه خود در بازار انرژی جهان قرار داده است و ۴- بالاخره مهم‌تر از همه اینکه روسیه درگیر بحران اوکراین است و همکاری با ایران در حوزه‌های مختلف، حتی نظامی، می‌تواند به این کشور کمک کند. با توجه به چنین پیشینه‌ای بدیهی می‌نماید که سفر وزیر خارجه به روسیه در این مقطع از اهمیت خاصی برخوردار باشد. نامبرده در مصاحبه مطبوعاتی مشترک با همتای روس خود، لاوروف، اعلام کرد که در این سفر اهداف متعددی را دنبال می‌کند که در میان آنها شاید سه مورد از مابقی دارای اهمیت بیشتری باشد: ۱- میانجی‌گری از سوی ایران در بحران اوکراین به درخواست یکی از رهبران اروپایی از ایران برای انجام این ماموریت که به‌ احتمال زیاد این فرد کسی جز امانوئل ماکرون رییس‌جمهور فرانسه نیست. ۲- انجام آخرین رایزنی‌ها با روسیه درخصوص مذاکرات احیای برجام در چارچوب طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا و ۳- فراهم‌سازی بستر برای نهایی کردن توافقنامه راهبردی میان ایران و روسیه. بدون تردید هر سه مورد برای ایران اهمیت دارد ولی تامل در یک نکته ضروری است و آن اینکه اگر واقعا آقای مکرون از دولت ایران تقاضای میانجی‌گری در بحران اوکراین را کرده باشد این می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ دیپلماسی ایران بعد از انقلاب باشد. ایران در دهه ۱۳۵۰ نیز یک بازیگر منطقه‌ای بود اما این مهم به برکت وابستگی به غرب، به‌خصوص امریکا، به دست ‌آمده بود اما در مقطع کنونی چنین درخواستی از طرف یک کشور اروپایی از ایران و اقدام ایران برای عملی کردن آن نه ‌تنها بیانگر تبدیل شدن مجدد ایران به یک بازیگر منطقه‌ای بلکه به ‌معنای گسترش میدان کنشگری ایران در صحنه بین‌المللی است. اهمیت این مهم در قرار گرفتن ایران در چنین موقعیتی در این نکته است که این کشور همواره طی سال‌های بعد از انقلاب در تحریم بوده و توانسته است با اتکا به توان علمی، دفاعی و اقتصادی خود به این مهم دست یابد مضافا اینکه در واگذاری چنین ماموریتی به ایران نباید نقش سیاست خارجی منطقه‌ای دولت سیزدهم در گسترش روابط با همسایگان و دکترین نزدیکی به شرق را نادیده گرفت، بنابراین از این منظر این سفر می‌تواند یک فرصت برای معرفی ایران به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای و حتی فراتر از آن در نظر گرفته شود.  اما در کنار این فرصت طرح چند سوال ضروری به ‌نظر می‌رسد: ۱- آیا با توجه به تجربه تاریخی از سیاست خارجی روسیه از زمان پطر کبیر تاکنون می‌توان باور داشت که روسیه یک تغییر بنیادین در دکترین سیاست خارجی خود ایجاد و نگاه این کشور به شرق و کشورهای آسیایی یک رویکرد استراتژیک و راهبردی گردیده و دیگر به تحولات ایران نگاه ابزاری نداشته و واقعا به ‌دنبال استفاده از کارت ایران، به ‌ویژه در حوزه احیای برجام، برای حل معضلات خود با غرب به خصوص در بحران اوکراین نیست؟ ۲- آیا واقعا منافع ملی روسیه در شرایط کنونی در بسته شدن هر چه سریع‌تر پرونده برجام است؟ ۳- آیا روسیه ایران را در حوزه انرژی، به ‌ویژه در مقطعی که غرب به دلیل تحریم روسیه احتیاج به نفت و گاز ایران دارد، به عنوان یک رقیب نگاه نمی‌کند؟ و ۴- آیا روسیه حتی در صورت امضای توافق راهبردی با ایران از نظر سرمایه، دانش فنی و تکنولوژی در سطحی است که بتواند نیازهای ایران در مقطع کنونی را پاسخ دهد؟ از نگاه بسیاری از پژوهشگران تاریخ سیاست خارجی ایران پاسخ به سوالات مطرح‌شده در بالا منفی است. آری واقعیت این است که روسیه با ایران در شرایط کنونی به دلیل قرار گرفتن هر دو کشور در موقعیت تحریمی و ضرورت مقابله با تحریم‌های یک‌جانبه غرب، مخالفت با سیاست‌های امریکا در منطقه و مقابله با افراط‌گرایی اسلامی در منطقه اشتراک نظر دارند اما نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که روسیه نه ‌تنها به خاورمیانه به ‌طور اعم و ایران به ‌طور اخص نگاه استراتژیک ندارد بلکه ایران را در بسیاری از حوزه‌ها از جمله نفوذ در آسیای مرکزی و قفقاز، انرژی و ترانزیت آن و حتی حضور در برخی مناطق مانند سوریه رقیب خود می‌داند. باتوجه به چنین پیشینه‌ای شاید بتوان ادعا کرد که سفر به روسیه در مقطع کنونی یک فرصت است‌‌‌‌؛ فرصت برای اینکه ایران با انجام نقش میانجی در بحران اوکراین بر این مهم صحه گذارد که، علی‌رغم تمام تحریم‌ها، این کشور به یک بازیگر منطقه‌ای و حتی فراتر از آن تبدیل‌ شده و این مهم از سوی مخالفین جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یک واقعیت پذیرفته شده است؛ موضوعی که می‌تواند دستاورد بزرگ برای کارگزاران سیاست خارجی جهت تحقق منافع ملی با استفاده از این کار در مواقع ضروری در مناسبات بین‌المللی باشد.  اما از سوی دیگر اگر این سفر و دوستی با روسیه به بهای از دست دادن فرصتی که تاریخ در شرایط کنونی در اختیار ایران قرار داده است، باشد باید از آن به عنوان فرصت‌سوزی یاد شود. توضیح اینکه در شرایط کنونی از نظر بین‌المللی فرصت‌های مناسبی‌ برای ایران مهیا گردیده است که مهم‌ترین آنها عبارتند از: ۱- نیاز بایدن در امریکا به دلیل نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برای تعیین سرنوشت برجام ۲- نگرانی اروپا از وقوع بحران در قاره سبز به دلیل پیامدهای اقتصادی تحریم روسیه و در مقابل تحریم اروپا توسط روسیه در حوزه انرژی ۳- نیاز اروپا به نفت و گاز ایران به دلیل تحریم‌های روسیه و درپیش رو بودن فصل سرما.
لذا با توجه به چنین پیشینه‌ای عقل سلیم ایجاب می‌کند که کارگزاران سیاست خارجی ایران تمامی تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار نداده و باید از نیاز غرب به ایران در شرایط کنونی نهایت استفاده را ببرند بدین‌معنا که حتی در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام، ایران باید از فرصت به دست‌آمده جهت به دست گرفتن مجدد بخشی از بازارهای نفت و گاز استفاده کند به ‌خصوص با توجه به اینکه کشورهایی مانند عربستان و امارات توان تامین کامل کمبود بازار انرژی را ندارند مضافا اینکه امریکا هم در شرایط حاضر به دلیل نگرانی از بحران در اروپا دیگر همانند قبل قادر به اعمال سیاست‌های شدید تحریمی برای صدور نفت و گاز ایران نمی‌باشد. البته ایران باید در این حوزه سریع تصمیم‌گیری کند چراکه فرصت‌ها در روابط بین‌الملل چون ابر گذران است. متاسفانه قطر به سرعت خلأ کمبود گازی روسیه را تا اندازه زیادی در بازار انرژی پر کرد و مسوولان ما نباید اجازه تکرار تجربه تلخ دیگری را در حوزه نفت بدهند. استفاده از چنین فرصتی ممکن است برای روس‌ها ناخوشایند باشد اما برای ما از چند لحاظ دارای اهمیت است: ۱- فراهم شدن بستر برای خروج ایران از انزوا و بازگشت تدریجی به جامعه بین‌المللی ۲- وابسته ساختن غرب به انرژی ایران و عدم امکان تداوم سیاست‌های تحریمی مانند قبل ۳- افزایش صادرات نفت ایران و امکان بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم ۴- فراهم شدن فرصت برای دولت جهت اجرای برنامه‌های اقتصادی خود.  جان کلام اینکه در شرایط حاضر دولتمردان جمهوری اسلامی باید از شرایط فراهم‌ شده در مناسبات بین‌المللی برای ایران نهایت استفاده را برای تحقق منافع ملی ایران برده و نامی نیک از خود به خاطر آینده‌نگری در تاریخ دیپلماسی ایران به جای گذارند./اعتماد

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.