تاریخ انتشار : یکشنبه 24 مهر 1401 - 7:00
کد خبر : 114554

«روابط عمومی مردمی» ؛ مخاطب سالار

«روابط عمومی مردمی» ؛ مخاطب سالار

آرمان شرق-گروه ارتباطات:تنها باید به فلسفه روابط عمومی وفادار بمانیم، یعنی، درک متقابل بین طرفین ارتباط، و تلاش برای رسیدن به فهم مشترک با آنان در بستر گفت و گویی پیوسته و انتقادی که می تواند رضایت ساز و مشروعیت آفرین باشد؛ این همان “روابط عمومی مردمی” است و با “روابط عمومی اقتدارگرا”  که دارای نگاه ابزاری به طرف دیگر ارتباط بوده و سلطه گرا و یکسویه است و تمایل دارد  مخاطب به میل او عمل کند، متفاوت است.

آرمان شرق-گروه ارتباطات:تنها باید به فلسفه روابط عمومی وفادار بمانیم، یعنی، درک متقابل بین طرفین ارتباط، و تلاش برای رسیدن به فهم مشترک با آنان در بستر گفت و گویی پیوسته و انتقادی که می تواند رضایت ساز و مشروعیت آفرین باشد؛ این همان روابط عمومی مردمی است و با روابط عمومی اقتدارگرا  که دارای نگاه ابزاری به طرف دیگر ارتباط بوده و سلطه گرا و یکسویه است و تمایل دارد  مخاطب به میل او عمل کند، متفاوت است.

«روابط عمومی مردمی» ؛ مخاطب سالار

هوشمند سفیدی
گرچه روابط عمومی ماهیتاً مردمی بوده و فلسفه آن، خدمت به مردم است؛ لیکن احتمال لغزش آن در مرز بین سازمان / ذی‌نفع یا مدیریت / گروههای اجتماعی مرتبط با سازمان و عدول از نقش مرزی  وجود دارد و این احتمال، اکثراً در واقعیت، خود را نشان داده است، لذا، استفاده از اصطلاح “روابط عمومی مردمی از یکسو مبین تأکید بر این نکته است که آرمان اصلی آن خدمت به مردم است و این هدفگیری، درواقع، خود نوعی خدمت به سازمان هم محسوب می شود، و ثانیاً سوق دادن روابط عمومی به بُعد دموکراتیک آن است، نوعی روابط عمومی معطوف به ذی نفع و مخاطب سالار که مخاطب را ذی نفع اصلی خود قرار می دهد و به هیچ وجه حاضر نیست گروههای اجتماعی مرتبط با سازمان را در تحت تسلط مدیریت سازمان قرار دهد و نه تنها، بله قربان گوی حرف مدیر سازمان نیست، بلکه درمواقع ضروری، به او هشدار هم می دهد، روابط عمومی مردمی، همچنین به آن دسته از فعالیت ها، اهمیت بیشتری را می دهد که می توانند به رضایت بیشتر مخاطبان کمک کنند و این، همان ماهیت ترویج روح پرسشگری، توجه به کرامت انسانی مخاطبان، حمایت از گروههای اجتماعی و پیگیری مسائل آنان، بیان صادقانه و صریح و کمک به ارتقای سرمایه اجتماعی سازمان و…، مربوط است. درواقع، به نظر می رسد در سال ۱۴۰۰ شمسی یا سال میلادی ۲۰۲۱، که با جهان جهانی شده مواجه هستیم و با شهروندان آگاه ارتباط گر و دموکرات، ارتباط برقرار می کنیم؛ نمی توانیم ارتباطی اقتدارگرایانه را پی بگیریم؟ چرا که اولاً با ماهیت واقعی روابط عمومی مغایر است و ثانیاً تأثیرات معکوس دارد و این واقعیت، مدام و با قدرت بیشتر و روزافزون از طریق رسانه های نوظهور تعاملی و شبکه های اجتماعی، پیوسته در حال تقویت است.
سخن را با یادآوری منطق روابط عمومی به پایان می برم که خود بهترین گواه برای «روابط عمومی مردمی»  است:
« زور و خشونت» ، همراهی دائمی مخاطب را در پی ندارد و رابطه پایدار ایجاد نمی کند. با فریب شاید برای یک دوره کوتاه مدت، بتوان گروهها را همراه سازمان ساخت، اما هم موقت است و هم خشم و کینه و قطع ارتباط دائمی آنها را در پی خواهد داشت.با تطمیع، نمی توان به وفاداری مخاطب دل بست، زیرا اولاً موقتی بوده و ثانیاً فاقد ارزش اخلاقی است.
پس، تنها باید به فلسفه روابط عمومی وفادار بمانیم، یعنی، درک متقابل بین طرفین ارتباط، و تلاش برای رسیدن به فهم مشترک با آنان در بستر گفت و گویی پیوسته و انتقادی که می تواند رضایت ساز و مشروعیت آفرین باشد؛ این همان روابط عمومی مردمی است و با روابط عمومی اقتدارگرا  که دارای نگاه ابزاری به طرف دیگر ارتباط بوده و سلطه گرا و یکسویه است و تمایل دارد  مخاطب به میل او عمل کند، متفاوت است.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.