تاریخ انتشار : یکشنبه 21 شهریور 1400 - 7:07
کد خبر : 78050

ایران، ژاندارم جدید آسیای میانه و خاورمیانه

ایران، ژاندارم جدید آسیای میانه و خاورمیانه

آرکان شرق- جمهوری اسلامی توسط اتحاد عینی با بنیادگرایانی که به یقین با اصول عقیدتی و مذهبی خود در تضاد هستند، همزمان با تقویت ساختار محور‌های قدرت چین و روسیه در راستای تضعیف واشنگتن در منطقه، تا زمان دست یافتن به جایگاه اصلی خود در منطقه به مبارزه با ایالات متحده ادامه می‌دهد. اکنون کشور‌های منطقه به خوبی درک کرده‌اند که توافق با تنها قدرت دایمی محلی به نفع امنیت ملی آنهاست. بدون شک طبیعت از خلأ بیزار است و ژاندارم جدید خاورمیانه تهران خواهد بود.

اکنون کشور‌های منطقه به خوبی درک کرده‌اند که توافق با تنها قدرت دایمی محلی به نفع امنیت ملی آنهاست. بدون شک طبیعت از خلأ بیزار است و ژاندارم جدید خاورمیانه تهران خواهد بود.

آخرین سربازان امریکایی در تاریخ ۳۱ آگوست افغانستان را ترک کردند و بدین ترتیب صفحه طولانی‌ترین جنگ ایالات متحده بسته شد. شکست امریکایی‌ها و فرار شرم‌آور آنان از افغانستان که پس از بیست سال عقب رانده شدن به بازگشت طالبان به قدرت منتهی شد حاکی از پایان دوران «کشورسازی» و «تعیین سرنوشت برای دیگران» توسط کشوری است که خود را ضامن گسترش آزادی، دموکراسی و سرمایه‌داری در سراسر جهان می‌داند.

پایان جنگ افغانستان و اولین شکست دولت بایدن زنگ خطری است برای سه اولویت در تفکر سیاست خارجی امریکا از سال ۱۹۴۵ یعنی مبارزه با ظهور جهان گستر چین، دلجویی از روابط با روسیه و تجدید انزواطلبی نسبی فارغ از این دو نگرانی. مسلما چنین توسعه استراتژیکی بدون عواقب تحقق نخواهد یافت.

به قول یک دیپلمات سابق امریکایی، پس از بیست سال «کار فاجعه‌آمیز» چه چیزی از اعتبار بین‌المللی ایالات متحده امریکا باقی می‌ماند؟ امواج شوک‌آمیز وقایع افغانستان در آسیای میانه و خاورمیانه طنین‌انداز شده است. طبیعی است کشور عراق که برای مدت‌ها درگیر «جنگ بی‌پایان» امریکا بوده است از آینده و بازگشت داعش در صورت خروج آخرین ۲۷۰۰ سرباز امریکایی که در حال حاضر میزبان آنان است واهمه داشته باشد.

عدم قابلیت اطمینان و کارایی استراتژیک امریکا در خاورمیانه آشکار شده است. از سوی دیگر اوکراین، کشور هم‌مرز با اروپا، همانند دیگر هم‌پیمانان امریکا نگران تعهدات امنیتی و تداوم حمایت‌های امریکا به ویژه در خصوص قربانی شدن در مواجهه با کرملین است. از اینجا به بعد توجه همگان معطوف به ایران است، کشوری با قدرت نظامی سازمان یافته و گسترده و آگاهی عمیق از مسائل منطقه‌ای که تنها نیروی قابل جایگزینی با ایالات متحده در منطقه محسوب می‌شود.

این تغییر چشم‌انداز به ویژه در عراق کشور همسایه ایران مشهود است. البته باید حمایت ایران از عراق از سال ۲۰۱۴ در مبارزه با داعش به کمک نیرو‌های مطیع شیعه خارجی که با شکیبایی در طول سال‌ها تقویت شده‌اند را در نظر داشت. بسیج مردمی عراق یا حشدالشعبی از نظر عقیدتی به جمهوری اسلامی نزدیک است.

با در نظر گرفتن وضعیت افغانستان، عراق که سال‌ها درگیر جنگ‌های خارجی و داخلی بوده است علاقه زیادی به حفظ همسایه قدرتمند خود برای تامین امنیت داخلی در برابر تهدید‌های تروریستی دایمی از سوی داعش و القاعده دارد.

به نظر می‌رسد در جریان «کنفرانس همسایگان عراق» که در ۲۸ آگوست به‌طور مشترک با پاریس در بغداد برگزار شد، برتری ایران در منطقه در سطح بین‌المللی به رسمیت شناخته شده باشد. امانوئل ماکرون، اولین رییس دولت غربی که از زمان سقوط کابل به منطقه سفر کرده، به‌طور رسمی به رهبران عراق در مورد حمایت فرانسه اطمینان خاطر داده و خواهان گفتگو و همکاری مابین قدرت‌های منطقه از جمله کشور‌های عرب نفتخیز حوزه خلیج فارس است.

اما فراتر از سخنرانی رسمی ماکرون و بازدید از کردستان عراق به نشانه احترام به همه جوامع عراق، بازدید از حرم کاظمین، آرامگاه امام موسی کاظم (ع) امام هفتم شیعیان اثنی‌عشری و دعوت (بنا بر ادعای شخص ماکرون) از وزیر جدید امور خارجه ایران حسین امیرعبداللهیان به پاریس برای گفتگو در مورد روابط دوجانبه، نشانگر درک کامل ماکرون از نفوذ سیاسی واقعی در عراق و فراتر از آن است.

این اجلاس با حضور وزیر خارجه جدید ایران، فرصتی بود تا شاهد حضور مجدد ایران در صحنه منطقه به واسطه دو نماد بارز باشیم. امیر عبداللهیان در هنگام گرفتن عکس رسمی به دور از خطای پروتکل به وضوح موقعیت تهران را به عنوان قدرت برتر منطقه‌ای و امنیتی با قرار دادن خود در ردیف اول که معمولا مختص سران کشورهاست، نشان داد. انتخاب او برای صحبت به زبان عربی به جای فارسی که امری بسیار نادر است، ایران را قبل از شیعه بودن به عنوان یک قدرت مسلمان قادر به محافظت از جهان عرب در مقابل خطر اسلام‌گرایان افراطی معرفی کرد. ایران ابزار‌های زیادی برای تثبیت اوضاع در آسیای میانه و افغانستان در اختیار دارد.

مسلما اختلافات میان طالبان و جمهوری اسلامی بر سر موضوعاتی از قبیل کشتار اقلیت شیعه هزاره بین سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، ترور روزنامه‌نگاران و هشت دیپلمات ایرانی در مزارشریف در سال ۱۹۹۸، از دیرباز بر روابط و تعهدات فیمابین تاثیر زیادی داشته است. اما برای مقابله با دشمن مشترک، ایالات متحده، ایران طبق معمول به انتخاب رویکرد عمل‌گرایانه و نزدیکی دیپلماتیک با طالبان که از مدت‌ها پیش از سقوط کابل آغاز شد، روی آورده است.

به دنبال شکست امریکایی‌ها در افغانستان، تهران همانند روسیه و چین سفارت خود در کابل و دیگر کنسولگری‌ها را در شهر‌های اصلی باز نگه داشت. جمهوری اسلامی طالبان را با واژه سیاسی که برای خود تعیین کرده‌اند یعنی «امارت اسلامی» در نظر می‌گیرد و امید دارد جوامع شیعه افغان که در دوران طالبان برای مراسم عاشورا عزاداری می‌کردند هرگز نگرانی نداشته یا قربانی سوءاستفاده از قدرت قرار نگیرند.

با بازگشت تدریجی مهاجران افغان به کشورشان و برچیده شدن اردوگاه‌های موقت پناهجویان در مرز ایران و افغانستان، تهران تمایل خود را برای افزایش همکاری نشان می‌دهد.

طبیعتا جمهوری اسلامی توسط اتحاد عینی با بنیادگرایانی که به یقین با اصول عقیدتی و مذهبی خود در تضاد هستند، همزمان با تقویت ساختار محور‌های قدرت چین و روسیه در راستای تضعیف واشنگتن در منطقه، تا زمان دست یافتن به جایگاه اصلی خود در منطقه به مبارزه با ایالات متحده ادامه می‌دهد. اکنون کشور‌های منطقه به خوبی درک کرده‌اند که توافق با تنها قدرت دایمی محلی به نفع امنیت ملی آنهاست. بدون شک طبیعت از خلأ بیزار است و ژاندارم جدید خاورمیانه تهران خواهد بود.

منبع: روزنامه اعتماد-اردوان امیراصلانی

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.