آرمان امروز: همه چیز از زمانی آغاز شد که واژه برگزیت بر سر زبان ها افتاد. همین چند سال پیش. زمانی که بریتانیا اراده خود را برای خروج از اتحادیه اروپا به عالی ترین سطح رساند و با وجود تمامی ضرر و زیان ها از این اتحادیه خارج شد. خروجی که هم بریتانیا را زمین گیر کرد و هم به گفته بسیاری از صاحب نظران از قدرت تاثیرگذاری اتحادیه اروپا کاست. برگزیت فارغ از تمامی مسائل یک پیغام مهم داشت. اروپا دیگر مثل گذشته متحد نیست و زمزمه های اختلاف در این اتحادیه امروز به فغان تبدیل شده است. گذشت و گذشت تا این که حمله روسیه به اوکراین رقم خورد. بسیاری بر این باور بودند که تجاوز روسیه به اوکراین منجر به اتحاد اروپا در مقابل پوتین خواهد شد. اتفاقی که در ظاهر رقم خورد و حجم عظیم تسلیحات پیشرفته از سوی اروپایی ها در اختیار ارتش اوکراین قرار گرفت و کمک های مالی نیز جیب زلنسکی را پرپول کرد. در چنین حالتی بار دیگر نخستین زمزمه های اختلاف و شکاف در اروپا شنیده شد. جایی که آلمان به بهانه انرژی مخالف تحریم کامل روسیه بود و عنوان می کرد که نمی توان به صورت کامل روسیه را تحریم کرد و باید به دنبال راه چاره دیگری بود.

در همین مقطع زمانی بحث عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا مطرح شد که انتظار می رفت به سادگی از سوی اروپایی ها پذیرفته شود اما این بار علاوه بر آلمان، اتریش و مجارستان نیز صدای مخالفت خود را بلند کردند و موج مخالفت با عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا شکل گرفت تا علاوه بر از دست دادن ناتو، اوکراین رویای عضویت در اتحادیه اروپا را نیز دور از دسترس ببیند.

باید توجه داشت که این اختلافات مربوط به امروز و دیروز نیست و سال هاست که بوی این اختلاف در اروپا به مشام می رسد. اختلافی که هر از گاهی با کنار رفتن چپ و راست ها در کشورهای این اتحادیه به فراموشی سپرده اما بار دیگر و با یک رخداد دیگر علنی می شود.

در چنین وضعیتی صدر اعظم آلمان از برنامه‌ خود برای سفر به پکن در هفته‌های آینده خبر داد. اتفاقی که سبب شد تا مقامات دیگر کشورهای اتحادیه اروپا به او نسبت به نقض اتحاد این بلوک در قبال پکن هشدار دادند.

کایا کالاس، نخست وزیر استونی در این خصوص گفت: “با توجه به اتفاقاتی که در چین در حال رخ دادن است، تفرقه انداختن در میان ما به نفع آنهاست. به نفع ماست که متحد بمانیم. او اضافه کرد: همچنین مهم است ما توافقات جداگانه با چین نداشته باشیم چون به معنای این است که اتحاد ما ضعیف است. نخست وزیر لتونی نیز با گلایه از اقدام آلمانی ها گفت: بهترین راه  تعامل با چین زمانی است که ما ۲۷ کشور اروپایی با هم باشیم. پس از اینکه پکن دست به اعمال تحریم اقتصادی علیه لیتوانی به دلیل تصمیم این کشور برای افزایش روابط اقتصادی با تایوان زد، سه کشور اروپایی حوزه بالتیک (لتونی، استونی لیتوانی) مشخصا مشتاق هستند که اتحادیه اروپا یک سیاست متحد از خود نشان دهد.

صدر اعظم فعلی آلمان نیز طبق سنت دوره آنگلا مرکل، صدر اعظم قبلی این کشور برنامه‌ریزی کرده تا هیاتی از مدیران صنایع آلمان را همراه با خودش به این سفر به بزرگترین شریک تجاری آلمان ببرد. سفری که به نظر می رسد در فضای بی خیالی نسبت به اختلافات در اروپا انجام می شود تا نشان دهد که اختلافات در اروپا صرفا بر سر یک مساله نیست.

از سوی دیگر شاهد بودیم که امانوئل ماکرون از رهبران غربی خواست تا با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه پای میز مذاکره بنشینند. اتفاقی که سبب شد تا اوکراین این رئیس‌جمهوری فرانسه را به باد انتقاد گیرد.

میخائیل پودولیاک، مشاور ارشد رئیس‌جمهور اوکراین در گفت‌وگو با روزنامه دیلی‌ میل از امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه به دلیل اظهاراتش مبنی بر آنکه اوکراین به عنوان کشوری که به آن حمله شده باید گفت‌وگو با کرملین را در نظر بگیرد، انتقاد کرد. پودولیاک ضمن بیان اینکه چنین اقدامی صرفا به منزله بازیچه شدن در دستان مسکو است، گفت: «آقای ماکرون هیچ درکی نسبت به حمله روسیه ندارد.»

امانوئل ماکرون روز یکشنبه در جریان یک سخنرانی در ایتالیا از ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین خواست تا نسبت به موضعش درخصوص “غیرممکن بودن مذاکرات صلح با روسیه“ تجدید نظرکند.

میخائیل پودولیاک در ادامه تاکید کرد: «این موضوع برای ماکرون بسیار مهم است که روح و سرشت اصلی مردم اوکراین را درک کند و بداند که آن‌ها هرگز در مقابل روسیه زانو نخواهند زد. اگر ماکرون می‌خواهد کشته شدن کودکان را ببیند، بسیار خوب اجازه دهید کارش را بکند اما اوکراین مقاومت خواهد کرد.»

وی در پایان افزود: «این رفتار فرانسه بسیار عجیب است. ماکرون نمی‌تواند از ذهنیت سنتی و محافظه‌کارانه اروپایی خود دست بردارد. هرگونه ادامه مذاکرات با روسیه صرفا به معنای ادامه این جنگ در آینده و تشدید آن است.»

اوایل ماه جاری میلادی، زلنسکی فرمانی را امضا کرد که براساس آن هرگونه مذاکرات مستقیم با کرملین را “غیرممکن“ خواند اما گفت که درهای مذاکره با روسیه باز است.

این اتفاقات در حالی رقم می خورد که پس از پیروزی یک چهره راست گرا در ایتالیا که اتفاقا طرفدار حمایت از اوکراین است، شاهد بودیم که مقامات ارشد اروپایی صرفا بخاطر دیدگاه راستگرایی، برای نخست وزیر جدید ایتالیا خط و نشان کشیدند تا نشان دهند که حوزه اختلافات در اروپا به مسائل سیاسی و جناح گیری ها نیز رسیده است و باید منتظر بروز اختلافات بیشتر آن هم از نوع تاریخی در این اتحادیه بود.